نقد سازنده در موسیقی
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
نقد همانطور که از نام و مفهوم آن پیداست، به واکاوی و بررسی، جهت برانگیختن نظرات و آرای مختلف در باره یک موضوع ادبی – اجتماعی – هنری میپردازد تا بتواند با شناخت ابعاد مختلف یک موضوع به طور مثال در ارتباط با موسیقی، به طرح ایدههای تازه از سویی و نشان دادن نقاط ضعف و قوت آن، اندیشه و نظرات متفاوتی را بیان کند. نقد با عیبجویی و بهانهگیری تفاوت ماهوی دارد. یک منتقد موسیقی با نگارش یادداشت و مقاله نوشتاری یا حضور در یک گفتگو، به دنبال معرفی و بررسی آثار موسیقایی و یا یک موضوع خاصی از موسیقی است تا با ورود به دو عرصه نظری و عملی آن، تلاش کند ضمن تشریح و موشکافی و پرداختن به ابعاد کمی و کیفی موضوع نقد، در جهت شناخت و درک بیشتر موسیقی، گامی برداشته شود .
باید توجه داشت که هر نقد موسیقی که توسط یک منتقد موسیقی نوشته و یا بیان شده است فقط یک ایده و نظریه است که براساس دیدگاه نگارنده و یا گوینده آن، طرح شده و ممکن است موافقان و یا مخالفانی داشته باشد. به همین جهت در این راستا، حق طبیعی مخالفان است که در جهت دفاع از اندیشه و آرای خود، بدون وارد شدن به عرصه غیرانسانی تخریب منتقدان دیگر، نظرات و دیدگاههای خود را بیان کنند . نقد هنری، میدان جنگ اشخاص نیست، کاری که معمولا در سیاست متداول است و رقیبان برای به دست آوردن قدرت و مسند و حذف دیگری، شیوه ناپسند تخریب را به جای نقد و اعلام دیدگاههای خود، در پیش میگیرند. هنر، ذاتی پاک و انسانی دارد که هدف نهایی آن آفرینش و خلق زیباییهایی است که انسان را به سوی بهتر زیستن در کنار هم دعوت میکند و به همین علت نقد موسیقی میبایست کارکردی انسانی، با رعایت ادب و احترام متقابل را در بطن خود داشته باشد و باید از هرگونه توهین و تخریب و رفتارهای ضد اخلاقی، پرهیز کرد .
از سویی نقد مخرب و غیرسازنده، نقدی است که صرفا به دنبال مخالفت با هر نظریه و اندیشهای شکل میگیرد و نگاه غرضورزانه نویسنده و گوینده آن، یکی از معضلات جامعه موسیقایی ماست. خصوصیات بارز و برجسته این به ظاهر منتقدان، خود بزرگبینی، سرخوردگی فردی و اجتماعی از جامعه، به کارگیری واژگان توهین آمیز و تخریب کننده، تمسخرآمیز و در نهایت نداشتن شناخت از موسیقی، است. گاهی نیز عدهای متعصب موسیقی به خصوص آنانی که به صورت کورکورانه به تقلید از موسیقیهای غربی مشغول هستند و از موسیقی هنوز حتی نوازندگی آن را هم نیاموختهاند و با کپی چند مطلب از متون و تئوری موسیقی غربی، کتابی نیز به نگارش درآوردهاند، به جهت استحاله شدن در فرهنگهای بیگانه، بدون حتی اندک شناختی از این فرهنگها، خود را منتقد موسیقی ایرانی (بخوانید تخریبگر هنر) میدانند و در نفی موسیقی ملی خود ساز ناکوک میزنند. در واقع این افراد که شیفته دیده شدن به هر قیمتی و از طرفی همچنین مشکل شخصیتی که دارند، میکوشند تا با سوءاستفاده از ناآشنایی مخاطب عام موسیقی، ضمن سیاهنمایی به جای نقد، به تخریب و توهین به هنر و فرهنگ این سرزمین بپردازند .
هدف از نقد در موسیقی، یک پروسه سازنده در جهت رشد و تحول در موسیقی است که میتواند با به چالش کشیدن ایدهها و طرح اندیشههای مختلف هنری، به دور از هرگونه حاشیهسازی، به درک بیشتر ما از موسیقی کمک کند. اگرچه برای رشد و تکامل هنر موسیقی نیاز به شنیدن همه عقاید و ایدهها مختلف، ضروری است، اما افکار ضدهنری و بهانهجویی خود شیفتگان به ظاهر هنرمند، که بدون شناخت و آگاهی و فقط از روی لجاجت و بداخلاقی به دشمنی با نقد سازنده و هنر موسیقی ایران میپردازند و تصورشان از نقد دعواهای شخصی و اختلاف سلایق است، در این میان، جایگاهی ندارند و بحث و گفتگوی با این جماعت، به بیراهه رفتن است .
سعدیا با کر سخن در علم موسیقی خطاست
گوش جان باید که معلومش کند اسرار دل