*لیلا بهرامی
*جامعه شناس
در استان همدان تاکسی دارای اهمیت و جایگاه ویژهای در سامانه حمل و نقل است و بیشتر نقل و انتقالات درون شهری توسط تاکسی صورت میگیرد. سامانه حمل و نقل عمومی انبوه بر (اتوبوس و مترو) در ایران دچار ضعف جدی است و همدان نیز از این قاعده مستثنی نیست. رانندگان تاکسی، گروه بزرگی از رانندگان حرفهای هستند که زمان زیادی از وقت خود را به رانندگی مشغول هستند و مجموعهای از مهارتهای لازم را برای انجام درست این وظایف به دست آوردهاند. در این جا قصد بررسی و پرداختن به وظایف سازمان مدیریت تاکسیرانی یا شهرداری را نداشته و اصلاح رفتارهای رانندگی را به پژوهشهای علمی- اجرایی واگذار میکنیم. هدف این نوشته نیم نگاهی به روابط بین راننده و مسافر است.
قوانین نانوشته بسیاری در خصوص زندگی جمعی وجود دارند که عدم رعایت آنها زندگی در کنار یکدیگر را غیرقابل تحمل و دشوار میسازد. اخلاقیاتی مانند صبوری، گذشت، مهربانی، نظم و کنترل خشم از جمله ویژگیهای ضروری برای زندگی مسالمت آمیز در اجتماع هستند. از آن جا که تعاملات انسانی کنشی دو سویه است، شکل گرفتن یک تعامل مثبت نیازمند تلاش هر کدام از کنشگران است و تنها با کوشش یکی از طرفین رابطه( راننده/مسافر) نتیجه سازندهای حاصل نخواهد شد. رانندگان تاکسی به مثابه صاحب خانهای هستند که روزانه میزبانی مسافران بسیار و متعددی را به عهده دارند. از این رو خوش برخوردی و مدیریت صحیح آنها تاثیر فراوانی بر مهمانان دارد. چنان که پایبندی به هنجارهای اخلاقی و رعایت احترام و ادب مهمترین دغدغه کسانی است که استفاده از این وسایل حمل و نقل عمومی را بر وسایل دیگر ترجیح میدهند. ما معمولا در طول روز از تاکسی استفاده میکنیم و گاهی شاهد اتفاقاتی هستیم که توجه ما را به خود جلب کرده و به فکر وادار میدارد. همانگونه که پیشتر اشاره شد برخی رفتارها ضمانت اجرایی بیرونی نداشته و تنها از مسیر درک و همدلی میّسر است. میانگین استرس شغلی رانندگان تاکسی به خاطر عواملی چون نبود برنامه کاری منظم یا درآمد مشخص نسبت به سایر رانندگان در سطح بالاتری قرار دارد. حال در نظر گرفتن این شرایط و هم چنین انبوه افرادی که روزانه رانندگان تاکسی با آنها در ارتباط هستند و شروع بحث و گفت و گو از جانب مسافران درباره انواع و اقسام مشکلاتی که جامعه را احاطه کرده است میتوان متصور شد که با یورش افکار و احساسات منفی تا چه اندازه بهداشت روانی این دسته از افراد در معرض آسیب قرار میگیرد. مکالمههای تلفنی طولانی باعث ایجاد مزاحمت و سردرد شده و به مرور موجب تنگ حوصلگی این دسته از صاحبان مشاغل میشود. متاسفانه بسیاری از مسافران وسایل خرید خود را روی صندلی گذاشته و گاه در اثر بی دقتی صندلیها کثیف یا خیس میشود، یا مثلا هنگام پیاده شدن در را محکم و با عجله میبندند. اثرات منفی اینگونه رفتارها در چرخهای به جریان می افتد و ممکن است دامن گیر شهروند یا مسافری شود که هیچ رفتار غیرمنطقی یا غیراخلاقی از وی سر نزده است. یکی دیگر از مهمترین مشکلات در این میان نحوه محاسبه کرایه و نداشتن پول خرد است. متاسفانه در چنین مواردی تعدادی از رانندگان برخورد مناسبی نداشته و با ناراحتی و روی درهم کشیدن به مسافر او را مقصر میپندارند در صورتی که داشتن پول خرد بر عهده راننده است. مسئولین این حوزه با مجهز کردن تاکسیها به بلیت کارت می توانند این مشکل را مرتفع سازند و از به وجود آمدن تنشها و نگرانیهای آن بکاهند. یکی دیگر از مواردی که شاید چندان مهم به نظر نرسد رعایت بهداشت فردی و آراستگی ظاهری است. همان گونه که رانندگان تاکسی باید تمیز و مرتب باشند، رعایت این اصول از جانب مسافران نیز ضروری است. در ماههای گرم سال بوی عرق برخی افراد فضای کوچک تاکسی را به فضایی آزار دهنده تبدیل میکند که تا رسیدن به مقصد بقیه مسافران نیز اذیت میشوند.
به عنوان سخن پایانی احترام قائل شدن برای جایگاه شغلی این دسته از افراد ضروری به نظر میرسد. متاسفانه تصور عمومی شکل گرفته رانندگان تاکسی را افرادی کم سواد یا ناآگاه میپندارند که البته بازنمایی رسانهای نیز به آن دامن میزند. به نظر میرسد این تصور از چند عنصر مهم غفلت می کند. اول اینکه با توجه به کمبود شغل و تعطیل شدن شرکتها و موسسات طیف جدیدی از افراد به این شغل ورود پیدا کردهاند که از سرمایه فرهنگی نسبتا مناسبی برخوردار هستند. از سوی دیگر همان طور که در بالا اشاره شد این افراد روزانه در معرض اطلاعات و تحلیلهای عامیانه بسیاری هستند که خواسته یا ناخواسته وارد بحث و گفت و گو میشوند. لذا باید توجه داشت که آنان تحلیل گر سیاسی یا اجتماعی نیستند که با آن ملاکها سنجیده شوند و صرفا یک مکالمه روزمره است که چه بسا با بیمیلی وارد گفتگو شدهاند. گفتنی است آنان به خاطر برخورد با انسانهای متفاوت تجارب متفاوتی کسب میکنند و فهم مشترک خوبی به دست میآورند.