هنرمند خوشنویس همدانی:
هنر را نمیتوان با خاکستر پوشاند
سیمبخش: پیروان واقعی ماهیت هنر کم شدهاند. من به عنوان کسی که هم محصل و هم دبیر هنرستان بودم، میبینم که علایق سابق نیست. متأسفانه کمتوجهی از طرف مسئولان آموزشوپرورش و ارشاد وجود دارد و هنر جایگاه اصلیاش را از دست داده است.
*مهیار نظری
«ناصر سیمبخش» فرزند باقر سیمبخش متولد همدان است. او بعد از فارغالتحصیلی وارد آموزشوپرورش میشود و ۶۸ سال است که در عرصه طراحی، خوشنویسی و گرافیک فعالیت میکند. اکنون دوران بازنشستگیاش را سپری میکند و گاهی به آموزش شاگردانش میپردازد، مصاحبه ما با هنرمندی است که سالها طعم تلخ و شیرین هنر را چشیده و حالا شاگردانش میداندار این عرصه هستند.
- از چه سالی شروع به فعالیت هنری کردید؟
من از سال ۱۳۳۳ فعالیت هنریام را زیر نظر «سید محمود جمالی» که دبیر بسیار خوشنویس و زیبانویسی در همدان بود، آغاز کردم. او خیلی زود استعدادم را کشف کرد و به تعلیم من پرداخت. تا زندهام به روحش درود میفرستم، زیرا زحمت زیادی برای آموزش من کشید. بعدها زیر نظر زندهیاد «محدث» که دبیر نیمهوقت آموزشوپرورش و کارمند شرکت برق همدان و همکار پدر من بود، کار کردم و علاوه بر کلاس زندهیاد «سیدمحمود جمالی» پیش او نیز همکاری میکردم.
- چطور شد به طراحی علاقهمند شدید؟
در یکی از کلاسهایی که در دبیرستان رضا شاه سابق (دکتر شریعتی فعلی) تحصیل میکردم، زندهیاد «یحیی کارگر» استاد نقاشی همدان، دبیر ما بود و در اولین جلسه حضورش از شیوه کارش خیلی خوشم آمد. به طراحی تجسمی اعتقاد داشت نه تخیلی. تحت تأثیر او به سمت این هنر کشیده شدم.
- اولین طرحی که زدید چه سالی بود، یادتان میآید چه طرحی بود؟
سال ۱۳۳۷ و اولین سالی بود که شاگرد زندهیاد «کارگر» بودم و همان سال اولین طرحم را زدم که به قول زندهیاد کارگر کاسه و کوزه بود.
- کمی از فعالیتتان در قبل از انقلاب بگوئید؟
قبل از انقلاب من دبیر آموزشوپرورش بودم و کلیه کارهای خطی آموزشوپرورش زیر نظر من انجام شد.
- به نظر شما در نسل جوان علاقهمند به هنر چه چیزی کم شده است؟
پیروان واقعی ماهیت هنر کم شدهاند. من به عنوان کسی که هم محصل و هم دبیر هنرستان بودم، میبینم که علایق سابق نیست. متأسفانه کمتوجهی از طرف مسئولان آموزشوپرورش و ارشاد وجود دارد و هنر جایگاه اصلیاش را از دست داده است.
- خوشنویسی امروز همدان را چطور میبینید؟
با زحمات اساتیدی چون زندهیادان غلامحسین اسلامبولچی، آقای حسن زرین خط، محمود آذرپیرا، حسین رنجبران و آقای قاسم لقمانی، خوشبختانه خوب است.
- آموزشگاههای طراحی و نقاشی استان همدان، کیفیت لازم را دارند؟
من از زمانی که بازنشسته شدم، با آموزشگاهها سر و کاری ندارم. قبل از دوره بازنشستگی گاهی به آموزشگاهها سر میزدم، اما در مجموع آموزشگاهها دارای کیفیت لازم هستند.
- اگر خاطرهای از همدان قدیم تعریف کنید، ممنون میشوم.
میگویند در دورهای زندهیاد «عبدالله فرادی» و استاد «غلامحسین امیرخانی» به انجمن خوشنویسان همدان دعوت شده بوند. زندهیاد «غلامحسین همایونی» هم در این جلسه حضور داشت. آقای فرادی به زندهیاد همایونی میگوید: «چیزی بنویس». قلم و مرکب میآورند و او یک یک «نون» مینویسند. آقای امیرخانی به آقای فرادی که مسئول انجمن خوشنویسان ایران نیز بوده، میگوید: «آقای فرادی، ما اینجا نون نوشتن یاد را گرفتیم» و آقای امیرخانی که مردم ایران را خط یاد داده بود، از آقای همایونی نون یاد گرفته بود. به نظر من یک خوشنویس هیچوقت نباید از خود تعریف کند و دوم اینکه بداند که همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز زاده نشدهاند.
- کمی از ورود گرافیک به هنر ایران بگوئید.
طراحی گرافیک زمانی که وارد هنر ایران شد، تحولی ایجاد کرد. بنده در هنرستان چمران علاوه برخوشنویسی سالها طراحی گرافیک تدریس کردم. یاد آقای «احمد فتوت» بخیر، در آن هنرستان نقاشی تدریس میکرد و سالها در کنار هم بودیم. وقتی گرافیک وارد هنرستانها شد، تدریسش خیلی با مشکل مواجه بود و اکثر هنرجویان در آن زمان با تجدید مواجه شده بودند.
- کیفیت نمایشگاههای چند سال سال اخیر همدان را چطور میبینید؟ راضیکننده است؟
در مجموع خوب است.
- به نظر شما هزینههای طراحی و گرافیک مانعی برای هنرآموزان و هنرجویان شده است؟
بیشک هزینه وسائل هنری و حمایتنکردن از هنرجویان و هنرمندان، بیتأثیر نبوده است و بعضی از مواقع حتی باعث پسرفت هنر شده است.
- علاقه خودتان به کدام سبک نقاشی است؟
رئالیسم.
- به آثار کدام یک از نقاشان همدان علاقه دارید؟
آقای «سعید طریقتی». یادم هست جوانی در یکی از کلاسهای من در علوم تربیتی همدان که برگزار کرده بودم، شرکت داشت. این جوان دست خیلی نرمی داشت و همانجا به او گفتم: «شما حیفید». در یکی از مسابقاتی که من داور بودم، از این جوان به عنوان داور دعوت کردم و آمد و نظارت کرد. همه نقاشیها را نمره داده بود و با نمراتی که من داده بودم نزدیکی زیادی داشت.
- به نظر شما هنر چگونه میتواند حفرههای اجتماعی و اقتصادی، فرهنگی و مانند این را بیان کند؟
هنر چیزی نیست که قابل پوشش باشد و نمیتوان با خاکستر رویاش را پوشاند. نمیتوان روی آفتاب را پوشاند. ممکن است در یک روز زمستانی؛ صبح تا ظهر به دلیل هوای ابری خورشید و نورش را نبینیم، اما در بهار نمایان میشود.