همداننامه: «علی پاشا رجبلو» موسیقیدان و پژوهشگر موسیقی، نوازنده سنتور و مدرس ردیف موسیقی دستگاهی و خبرنگار فرهنگی هنری، متولد ۱۳۴۰ در همدان است. ردیف سنتور استاد ابوالحسن صبا و استاد فرامرز پایور را نزد استاد «سعید مسعودی فرید» و ردیف میرزا عبدالله را نزد زندهیاد «مهران قلعهای» و استاد «مجید کیانی» فرا میگیرد. وی همچنین در کلاسهای شناخت موسیقی استادان «محمدرضا لطفی» و «مجید کیانی» با تئوری و مبانی نظری موسیقی ایرانی آشنا میشود.
در باره وضعیت موسیقی همدان و چگونگی آموزش موسیقی به گفتوگو با وی نشستیم .
- وضعیت موسیقی همدان را چگونه ارزیابی میکنید؟
وقتی به موسیقی چند دهه قبل همدان که اتفاقاً با محدودیتهای بسیاری نیز روبرو بود، نگاهی میاندازیم، میبینیم هنرمندان این عرصه کارنامه قابل قبولی در زمینههای مختلف موسیقی و بهویژه آموزش داشتهاند، که نتیجه آن تولید آثار موسیقایی و تربیت هنرمندانی بود که در سطح کشور تأثیرگذار بودهاند، اما امروزه چنین فضایی را در همدان نمیبینیم. به تعداد آموزشگاههای موسیقی افزوده شده، تعداد هنر آموزان و مدرسان موسیقی و برگزاری کنسرت ها نیز از لحاظ کمی بیشتر شدهاند، اما متأسفانه در کیفیت آموزشی و تولید آثار موسیقی ماندگار، رشد چندانی نداشتهایم. اگرچه تعدادی از هنرمندان این عرصه همچنان دغدغههایی نسبت به این مشکلات و مسائل دارند، اما بهطور کلی چشمانداز خوبی که بتوان به آن امیدوار بود، وجود ندارد .
- چه عواملی باعث شده تا این شرایط به این شکل به وجود آید؟
بسیاری از عوامل را میتوان مورد بررسی قرار داد؛ به طور مثال میتوان به عواملی چون یک مجموعه متخصص که بتواند به عملکرد آموزشگاهها و مدرسان موسیقی بپردازد وجود ندارد. این مجموعه میتواند با درجهبندی آموزشگاهها و هنرآموزان کمک شایانی به هنرجویان موسیقی کند تا خانوادهها به راحتی بتوانند معلم و یا مدرس موسیقی خود را براساس اعتماد به این نهاد، انتخاب کنند. اگر چنین مرجع خاصی در همدان وجود داشت حتماً نتیجه و خروجی و کیفیت آموزشی بهتری داشتیم. مردم حق دارند بدانند که سطح سواد و کیفیت آموزشی یک آموزشگاه و مدرسان آن در چه سطحی است. این درجهبندی در همه اصناف وجود دارد .
- بعضی از آموزشگاههای موسیقی و یا مدرسان موسیقی که به صورت خصوصی در زمینه آموزش موسیقی فعالیت دارند، شهریه بیشتری نسبت به آن چه که مصوب شده بابت هزینه آموزش مطالبه میکنند. آیا این بدان معنا است که کیفیت آموزشی آنها بهتر است؟
این داستان نیز حاشیههای زیادی دارد. اول اینکه دریافت شهریه بیشتر نشانه تخصص و یا کیفیت آموزش نیست و از طرفی مبلغ تعیین شده شهریه که معمولا ابتدای هر سال از سوی ادارهکل فرهنگ و ارشاد هر استان تعیین میشود ، نشان از حقوق واقعی مدرسان موسیقی نیست. در همدان ما، با مقایسه با استانهای دیگر متأسفانه کمترین شهریه برای آموزشی در نظر گرفته میشود. اگرچه تبصرههایی در خصوص سابقه مدرس و مدرک تحصیلی نیز برای افزایش شهریهها لحاظ میشود، اما باید توجه داشت که تدریس در همه عرصهها و بهویژه در موسیقی نیازمند شناخت و آگاهی لازم است. بهطور مثال؛ نمیتوان به صرف داشتن مدرک کارشناسی معماری ، به عنوان مدرس این رشته به دانشجویان تدریس کرد. معلمی و تدریس نیازمند شناخت و مطالعه و تجربههایی است که سالها با ممارست و آموزش شکل میگیرد. یک معلم موسیقی که بهطور مثال در موسیقی ایرانی فعالیت دارد، باید با ردیف موسیقی ایرانی چه در عرصه عملی و چه در عرصه نظری آن آشنایی داشته باشد. شیوههای مختلف اجرایی گذشتگان و امروز را بهخوبی بشناسد و به دور از تنگنظری، هر روز دانش موسیقایی خود را بالا ببرد تا بتواند در انتقال آموزههای خود موفق باشد. تعداد مدرسان موسیقی در همدان بسیار زیاد است، اما به عللی که در بالا گفته شد، کیفیت آموزشی بسیار پائین و خروجی مناسبی شکل نمیگیرد. یک هنرجوی موسیقی پس از سالها آموزش هنوز درک درستی از مقوله موسیقی ندارد و صرفا قطعاتی را فرامیگیرد که حفظ کرده و خودش قادر به آفرینش نیست. در عرصه آموزش موسیقی آوازی این داستان پیچیدهتر و متأسفانه اسفناک است و خروجی اغلب هنرجویان این عرصه در نهایت به خواندن چند تصنیف و ترانه محدود است.
- نقش هنرجویان در روند آموزش موسیقی چگونه باید باشد؟
در این خصوص نیز مشکلاتی وجود دارد. بسیاری از هنرجویان موسیقی صرفاً با نگاه تفننی به فراگیری موسیقی میآیند و بعد از یک مدت آموزش، موسیقی را رها میکنند. بسیاری از این هنرجویان حتی یک روز در طول هفته تمرین ندارند. از سویی آموزشگاهها برای تأمین هزینههای اجاره و حقوق کارمندان و هزینههای جاری خود، نیاز به جذب هنرجو دارند. گاهی این کار باعث رقابت منفی میان آموزشگاهها نیز میشود و در این میان مدرسان موسیقی نیز برای ادامه حیات آموزشگاه مجبور میشوند با چنین هنرجویانی مدارا کنند. باید بپذیریم که روند آموزش هنر و به خصوص موسیقی یک امر جدی است و نیاز به فعالیتهای مستمر دارد. با یک مطالعه ساده متوجه میشویم کسانی توانستهاند به درجات بالاتر موسیقی دست یابند که در طول روند آموزشی تمرین و تکرار موسیقی را در طول هفته داشته باشند. گاهی هم باید به هنرجویان کمک کرد تا مسیر واقعی خود را در هنر پیدا کنند. بهطور مثال؛ ممکن است کسی نتواند با موسیقی ارتباط برقرار کند و همین شخص در نقاشی و یا خوشنویسی موفق باشد. باید مدرسان با هنرجویان این مسائل را در میان بگذارند و به عنوان یک راهنما عمل کنند. گاهی نیز هنرجویان با استعدادی در مراکز آموزشی دیده میشوند که به علت مشکلات مالی و اقتصادی خانواده قادر به ادامه آموزش نیستند که در این میان مدیران و مدرسان میتوانند با حمایت از آنها، نقش مهمی در استمرار روند آموزشی این هنرجویان داشته باشند .
- نقش انجمن موسیقی در روند آموزشی چگونه است؟
متأسفانه تعریف درستی از وظایف انجمن موسیقی وجود ندارد. دوستان ما در این انجمن همیشه اعلام میکنند که ما بازوی ادارهکل فرهنگ و ارشاد هستیم. اگر بپذیریم که بخشی از همین اداره متولی موسیقی است، پس اتفاقا انجمن باید به روند آموزش بها داده و به آن بپردازد. به نظر من، انجمن و یا نهاد موسیقی اداره میتواند در بخشیهایی از آموزش موسیقی فعالیت داشته باشد. امکانات فنی و محل آموزشی در اداره وجود دارد و بسیاری از هنرمندان موسیقی نیز حاضرند بدون هیچ چشمداشتی همکاری لازم را داشته باشند. ما فکر میکنیم که آموزش موسیقی باید حتما در آموزشگاهها باشد. ببینید در همین اداره انجمن خوشنویسان در حال تدریس خوشنویسی است. پس چرا نمیشود به آموزش موسیقی پرداخت؟ انجمن موسیقی و یا خود اداره میتواند در این عرصه فعالیت کند و به نظر من با توجه به وجود محل آموزش و امکانات دیگر میتوان با هزینههای پائینتری به آموزش موسیقی پرداخت. به خصوص در این میان میتوان حمایتهای خاصی از فرزندان خانوادههای کم درآمد علاقهمند به موسیقی، کرد.