«بس رنج بردن در این سال سی»
کار ماندگار میراث مکتوب
*حسین زندی
*خبرنگار
خبر خوشحال کنندهای که این روزها در عرصه فرهنگ منتشر شده، این است که «موسسه پژوهشی میراث مکتوب» ۳۰ ساله شد. در واقع ۳۰ سال از عمر این نهاد فرهنگی گذشت و همچنان تلاشهایش تداوم دارد. موسسه پژوهشی میراث مکتوب سال ۱۳۷۲ با هدف تصحیح نسخههای خطی فارسی و عربی و تحقیق در متون بنیانگذاری شد و در این سالها در عرصههای یاد شده و نسخهشناسی و فهرستنویسی و چاپ آثار ماندگار فعالیت کرده و به اهداف یاد شده دست یافته است. باید توجه داشت که ما ایرانیها اهل کار گروهی و کار مداوم نیستیم. کمتر نهاد و گروهی پیدا میشود که چند دهه به صورت مداوم بر سر یک هدف خاص تلاش کند و تعطیل نشود. از این منظر این تداوم و دوام آوردن ستودنی است.
اما موسسه میراث مکتوب را از دو جنبه میتوان بررسی کرد. در واقع پایداری این نهاد دو بال مهم دارد: نخست روشهای رفتار سازمانی این موسسه یا نهاد که با برنامهریزی درست جلو میرود و توانسته جای پای محکمی در بین موسسههای مشابه تثبیت کند. دیگری مدیری که این موسسه را زنده و پویا نگه داشته است؛ دکتر «اکبر ایرانی» در این سالها نشان داده که مدیر فرهنگی قابلی است. او ثابت کرده که هدف از بنیانگذاری این نهاد، پژوهش در حوزه فرهنگ بوده و دلبستگی به ایران به ویژه حوزه فرهنگی ایران برای او اولویت نخست بوده است. او در این مسیر منافع طیف خاصی را دنبال نکرده است. موسسه میراث مکتوب فضایی است که همه سلیقهها و اندیشهها در آن جای دارند. در آنجا کسی حذف نشده است و هر کسی به ایران و فرهنگ این سرزمین عشق بورزد این موسسه خانه اوست. محفل ماهیانه این موسسه شاهدی است که در آن اهل فرهنگ را از همه طیفها میتوان دید و منش و کردار ایرانی الگوی مناسبی برای سایر مدیران فرهنگی است. راهبردهای اکبر ایرانی و سلیقه و دموکراسی او باعث جذب اهالی فرهنگ شده است.
موسسه پژوهی میراث مکتوب به عنوان یک نهاد علاوه بر اینکه نزدیک ۴۰۰ عنوان کتاب مهم در حوزههای پژوهشی، نسخهشناسی و ترجمه چاپ کرده است، سه فصلنامه مهم با عنوان «آینه میراث»، «گزارش میراث» و «میراث علمی اسلام و ایران» را در دهها شماره منتشر کرده و مقالات بسیار مفید و مهمی از پژوهشگران چاپ کرده است. موسسه میراث مکتوب در این سه دهه مأمن و پایگاه جوانان پژوهشگر نیز بوده، بسیاری از جوانانی که فضایی برای بروز و ظهور پژوهشها و آثارشان پیدا نمیکردند، در موسسه میراث مکتوب کارهای خود را در قالب کتاب یا مقاله چاپ کردند و باعث دلگرمی و رشد آنان شد. گفته میشود پیش از میراث مکتوب «بنیاد فرهنگ» زندهیاد دکتر «پرویز ناتل خانلری» و «بنگاه ترجمه نشر کتاب» دکتر «احسان یارشاطر» به تصحیح و انتشار نسخههای خطی فارسی و عربی توجه نشان میدادند. اما پس از تعطیلی این دو نهاد در آستانه انقلاب، موسسه میراث مکتوب مهمترین نهادی است که پیگیر شناسایی تصحیح و انتشار این آثار بوده است.
تصور کنیم اگر اکبر ایرانی و میراث مکتوب به چنین کار بزرگی دست نمیزد، امروز پژوهشگران و علاقمندان حوزه فرهنگ از ۴۰۰ کتاب و صدها مقاله محروم بودند. بدون شک رنجهای بسیاری تحمل شده تا این آثار به دست مخاطبان برسد، اما کار ماندگاریست که بسیار قابل تقدیر است. به نظرم اگر تنها «جامعالتواریخ» رشیدالدین فضلالله همدانی و «خلاصه الاشعار و زبده الافکار» میر تقیالدین کاشانی را تصحیح و منتشر میکرد به رسالت فرهنگی خود عمل کرده بود، حال صدها عنوان به این نامها بیفزایید.