کسب جمعیت از آمار پریشان
*حسین زندی
*سردبیر
به تازگی یکی از نمایندگان شهرستان همدان و فامنین در مجلس، ادعا کرده جمعیت استان همدان در سال ۱۳۹۵به طور قطعی ۱۳۰ هزار نفر کمتر شمارش شده است. حال این نماینده به چه منظور چنین اظهار نظری کرده به جای خود، اما اینکه با قطعیت چنین مسئلهای را مطرح میکند، بسیار عجیب است.
او تمامی دادههای آماری را نادیده گرفته و تنها به یک نکته تأکید داشته که داد کسانی که یارانه دریافت میکنند، از آمار اعلام شده در سال ۹۵ بیشتر است. باید توجه داشت، ثبتنام برای دریافت یارانه ۴۵ هزار تومانی احمدی نژادی، مربوط به سال ۱۳۸۹ هجری شمسی است و ۱۱ سال از آن تاریخ گذشته است. کودکان و نوجوانانی که در آن تاریخ توسط پدر مادرها در آمار جمعیتی دریافت کنندگان یارانه قرار گرفتند، امروز یازده سال بزرگتر شدهاند. در واقع به سن جوانی رسیدهاند و پس از ناامیدی در استان خود، در شهرها و استانهای بزرگتر به دنبال لقمه نانی میگردند. و دریافت یارانه را که امروز برابر با قیمت یک سطل ماست است به خانوادهها سپردهاند.
بر اساس آمارگیری سال ۱۳۹۵ جمعیت استان حدود دونیم درصد نسبت به سال ۱۳۹۰ کاهش داشته است و در راس استانهایی قرار گرفته که رشد جمعیتشان منفی است. البته این کاهش در کل استان است و شهرهای بزرگ از جمله شهر همدان در آن مقطع زمانی اندکی افزایش جمعیت داشته و شهر همدان حدود ۳٠هزار نفر افزایش داشته که با توجه به مهاجر پذیری و زاد و ولد بسیار ناچیز این افزایش نسبت به دیگر مراکز استانها بسیار ناچیز بوده است.
این نماینده گذشته از آمار دریافت کنندگان یارانه ۴۵ هزار تومانی، میتوانست به همین آمار زاد و ولد نیز توجه کند که به دلیل بیکاری و پایین بودن نرخ ازدواج، زاد و ولد نیز پایین است با یک استعلام ساده از اداره ثبت احوال و مقایسه آن با استانهای دیگر متوجه ماجرا میشد.
همان طور که گفته شد، همدان شهری مهاجرپذیر است. بسیاری از شهروندان امروز این شهر از شهرهایی مانند سنندج، کرمانشاه، بیجار، قروه، سنقر، کنگاور، بروجرد و خرم آباد به همدان مهاجرت کردهاند و در عین حال مهاجرفرست است. همدان کریدور و مسیری برای اتراق برخی از مهاجرانی است که از شهرهای یاد شده یا دیگر استانها به همدان آمده و پس از مدتی از همدان با چشم انداز رشد و پیشرفت به شهرهای بزرگتر مانند تهران مهاجرت کرده یا به کشورهای دیگر میروند و آنچه در شهر همدان از آن جمعیت رسوب کرده و میمانند بیشتر حاشیهنشینهایی هستند که توان مهاجرت ندارند. اگر عصر هنگام به پیاده راه خیابان بوعلی سری زده باشیم از زبان و گویش دستفروشان متوجه میشویم که همان مهاجرانیاند که در همدان ماندگار شدهاند. در این بین فراموش نکنیم بخش عمدهای از ۸ میلیون مهاجر خارج رفته ایرانی از استان ما هستند.
اما درد همدان این نیست که تعداد جمعیت آن را به غلط یا درست بالا و پایین کنیم و با قرار گرفتن همدان در فهرست کلانشهرها (به هر قیمتی) شرایط بهتر شود، درد مردم همدان امنیت شغلی است که به برکت نمایندگان و مسئولین در ادوار گذشته، این امنیت به باد رفته است و جوانان این دیار آواره شهرها و استانهای دیگر شدهاند تا لقمه نانی به کف آرند. نکته دیگر این است که جمعیت شهر همدان در فصلهای سرما با فصل تابستان حدود ۳۰ هزار نفر نوسان دارد و تعدادی از جمعیت فصل زمستان در همدان زندگی کرده و فصل کشت کار و تابستان به روستاها بر میگردند و مشغول کشاورزی میشوند.
آنچه در این یادداشت کوتاه آمد به این منظور بود که روزگار علم است و دانش و بدون منبع و مدرک و سند نمیتوان اظهارنظری کرد. با وجود فضای مجازی و خیل باسوادان بیکار مسئولان باید مراقب صحبتها و اظهارنظرهای خود باشند و به جای آمارسازی به فکر امنیت اقتصادی و شغلی هم استانیها باشند.