کودک و هوای تازه
تأثیر فضای مجازی بر کودکان از نگاه والدین
بدیهی است هیچ پدیدهای خوب مطلق نیست. بستگی به سطح دانش و تلقی انسان از انسانیت دارد که چگونه و به چه منظور از آن استفاده کند. قدر مسلم، کسی که ضعیفتر است، آسیبپذیرتر است. فقر فرهنگی سرمنشأ تباهیهاست.
*مریم رازانی
*نویسنده
میلیونها سال از عمر زمین، و هزاران سال از پیدایش تمدن گذشته است. علمِ بشر جهان را درنوردیده. تقریبا هیچ پرسشی که نتواند به پاسخ آن دسترسی پیدا کند، وجود ندارد. اما هراس از پدیدههای نو که ریشه در بدویت انسان دارد، پا به پای پیشرفتهای عظیم علمی پیش آمده و دغدغه انسان امروزی را موجب شده است. این هراس در جوامع توسعهنیافته که از اختراعات دیگران استفاده میکنند، نمود آشکارتری دارد.
فضای مجازی در ایران تقریبا همپای نسل سوم پدیدار شده است. از این رو دغدغههای جدیتری به وجود آورده. نخستین و مهمترین نگرانی، بالطبع خدشهدارشدن زبان فارسی است. واردشدن انبوهی لغات کاربردی خارجی در کنار واژگان فارسی – بهویژه در بازیهای رایانهای و توسط کودکان- با توجه به ضعف نظام آموزشی و تعطیلی درازمدت مراکز فرهنگی از آغاز کرونا و تمرکز بیش از اندازه مردم بر روی اینترنت به دلیل دسترسی به اخبار، خطر مخدوششدن زبان را امکانپذیر میکند. مسئله دیگر جهش یکباره از فضای نسبتا آرام و کم چالشِ پیش از این، به دنیای اطلاعات نامحدود است. بزرگسالان تا حدودی تکلیف خود را مشخص کرده و به تبع علائق فردی یا مقتضیات شغلی سایتها یا صفحاتی را دنبال میکنند. تشخیص تأثیرات مثبت یا منفی برروی کودکان و نوجوانان اما نیاز به تحقیقات میدانی دارد و نیکوتر، پژوهش از خانوادههای آنهاست. در این رابطه نظرات چندی دریافت کردهام که در ادامه خواهد آمد:
نباید کودکان را محروم کرد
بانو «ق» آموزگار، استفاده کودکان از فضای مجازی را در مجموع مثبت ارزیابی میکند. مشاهدات وی نشان میدهد دانشآموزانی که آزادانه از فضای مجازی استفاده میکنند، به تدریج شوق و شور کمتری نسبت به آن نشان میدهند. به عنوان مثال از دو دانشآموز که یکی آزاد و دیگری به شدت تحت کنترل والدین به ویژه پدر است، آنکه به اجبار از فضای مجازی بازداشته شده، در فاصله دو کلاس با استفاده ازگوشی دیگران تمام صفحاتی را که از دیدن آنها محروم بوده با ولع عجیبی از نظر میگذراند. در نتیجه انگیزه پرداختن به درس و کلاس را از دست میدهد و اطلاعاتی را که در حالت عادی نمیتوانسته انتخاب خودش باشد، جایگزین میکند. به اعتقاد این آموزگار، به هیچوجه نمیتوان سد و مانعی در برابر کودک ایجاد کرد زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد در ساعاتی که کودک یا نوجوان در اتاق دربسته ظاهرا مشغول درسخواندن است، صفحات مجازی را زیر و رو نکند. کمترین زیانی که این رویه به نوآموز وارد میآورد، روآوردن آنها به دروغگویی است که بسیاری عادات بد و ناهنجار از ناحیه آن برمیخیزد. به نظر وی یکی از محاسن فضای مجازی شکستن برخی تابوهای مربوط به کالبدشناسی است. سخن گفتن درباره تغییرات فیزیولوژیک بدن همواره برای والدین دشوار بوده. اکنون اینترنت زمینه آن را فراهم کرده و مانع را از پیش پای آنان برداشته است.
اهمیت آگاهسازی
پدر یک نوجوان میگوید فقط در مورد علائق و خط قرمزهای خود با فرزند نوجوانش گفتوگو کرده و بیآنکه عقیدهاش را به او تحمیل کند، از وی خواسته به عنوان یک انسانِ آگاه خط و ربطی برای خودش مشخص کند. به گفته وی این گفتوگو بسیار نتیجهبخش بوده و بین پدر و فرزند زمینه مناسبی برای گفتوگو به وجود آمده است.
خود را به دانش نوین مجهز کنیم
یک تحصیلکرده مترجمی زبان انگلیسی اظهار میکند به فرزندش آموخته معادل فارسی لغاتی را که در هنگام نصب نرمافزار یا بازیهای کامپیوتری با آنها مواجه میشود، پیدا کند. به نظر وی این رویه دو دستاورد خوب داشته؛ اول آنکه دایره لغات کودک وسیع شده، و دوم، ارتباط زبانی او با بزرگترها به ویژه نسل اول برقرار مانده و گسیختگیای در بین سه نسل، اتفاق نیفتاده است. هر سه پرسششونده بر این باورند از فضای مجازی گزیری نیست. با سرعتی که علم در جهان طی میکند، همین تکنولوژی در کوتاهمدت پایه ظهور تکنولوژیهای نوینتر و پیچیدهتری خواهد بود. بهترآن است به جای مقاومت در برابر آن، خود را به دانش نوین مجهز کنیم.
نه خوبِ خوب، نه بدِ بد
در مورد مسائل تربیتی؛ گفتوگو در فضای مجازی توانسته برخی از عادات نکوهیده مانند حیوانآزاری، تمسخر وضع ظاهری دیگران، نبستن کمربند در هنگام رانندگی، تهمتزدن به زوجهایی که به هر دلیل قادر به ادامه زندگی مشترک نبودهاند، شکایت از همسایه به جای درخواست محترمانه از او برای رفع مزاحمت، قبول و گسترش خرافه، زد و خوردهای طرفدارانه در مسابقات ورزشی، بیاحترامی به نظر مخالف، ریختن زبالههای رنگارنگ در طبیعت، نامگذاری تحمیلی فرزندان توسط بزرگترهای فامیل، کتاب نخواندن و مخصوصا بر زبان آوردن جملات ضد میهنی نظیرِ «این خراب شده» و «ایرانیها چنین و چنان» را در سطح وسیعی از فرهنگ عامه بیرون براند.
بدیهی است هیچ پدیدهای خوب مطلق نیست. بستگی به سطح دانش و تلقی انسان از انسانیت دارد که چگونه و به چه منظور از آن استفاده کند. قدر مسلم، کسی که ضعیفتر است، آسیبپذیرتر است. فقر فرهنگی سرمنشأ تباهیهاست. کل تاریخ، میدان مبارزه بین خیر و شر بوده. اکنون خیر و شر عناوین دیگری پیدا کردهاند اما در حقیقتِ آنها تغییری ایجاد نشده. روزگاری نجات خیر بر عهده پهلوانان بود. بعد از آن قهرمانان پدید آمدند و نهایتا فرد فرد جامعه در قالب جمعیتهای به هم پیوسته عهدهدار آن شدند. امروزه فضای مجازی غولی به نام جامعه مجازی را به دنیا آورده. قدرتی شگفت که اگر به جای تسلیم صرفشدن، آن را به خدمت میهن درآوریم، پیروز نبرد خواهیم بود.
ارتباط اینترنتی انسان را به تنهایی عادت میدهد اما مجال این را هم فراهم میکند تا به تنهایی و بدون احساس ترس و طرد شدن، همراهی و همدلی را در کنار دیگران تجربه کند و بزرگراههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بشناسد و تمیز بدهد. در این مورد؛ جهان یکپارچه است و ما را هم از آن گریزی نیست. تنها آفت، خودباختگی است که در سایه جهل عارض میشود. پاسدار زبان و فرهنگ خود باشیم و نهراسیم.