گرانی مصالح؛ بهانه‌ای برای پل‌های رهاشده

0

*مهدی بیرانوند روژمان

*روزنامه‌نگار

خیابان، جاده و ترافیک هر سه سازه‌هایی هستند به دست بشر برای راحتی دسترسی به مسیرها و شهرها و خیابان‌ها به خصوص در روند رشد جمعیت و بزرگ‌ترشدن شهرها بی‌تاثیر نیستند و برای رفع ترافیک از حجم بالای خودروها در خیابان‌ها و ‌جاده‌های فرعی احداث می‌شود اما ممکن است این ترافیک و ازدحام بیش ازحد خودروها آن‌قدر زیاد باشد که دیگر کاری از خیابان و کوچه و جاده فرعی برنمی‌آید و اتلاف وقت و انرژی شهروندان را به دنبال دارد. در این مواقع نیاز به پل‌های غیرهم‌سطح و هم‌سطح حس می‌شود که پیمانکاران و طراحان و معماران دست به کار می‌شوند. اما مهم این است که این پروژه‌ها طبق زمان و بودجه مشخص شده طراحی و ساخته و آماده بهره‌برداری شود.

این روزها که با مشکلات اقتصادی روبرو هستیم برخی از پروژه‌های پل‌سازی همدان با مشکل برخورد کرده است. پل شهید سردار همدانی یکی از این پل‌ها است که با مشکل و روند کند مواجه شده و کلافگی و سردرگمی شهروندان را در پی داشته است؛ پروژه‌ای که با برنامه ۳۶ ماهه کلنگ‌زنی شد. با توجه به این‌که محل ساخت این طرح در محل ورودی شهر و محل تردد بسیاری از مسافران به غرب کشور و رفت و آمد به مرکز شهر محسوب می‌شود. بر اساس گزارش‌ها و اطلاعیه‌ها قرار بوده این پروژه ۳۶ ماه به اتمام برسد اما چندی است از موعد اتمام این پروژه گذشته است و این پروژه تنها موفق به  اتمام فاز اول خود شده است. پروژه‌ای که مسئولین استانی نبود تجهیزات و امکانات لازم برای ساختن پل را دلیل به اتمام نرسیدن این پروژه می‌دانند.

اما این سوال پیش می‌آید که مگر از قبل برنامه‌ریزی‌ها برای نوع تجهیزات، ماشین آلات صنعتی، کارگاه ساخت عرشه و قطعات، مقدار مصالح، بودجه، تیم پیمانکار و مهندسان طراحی و هماهنگ نشده است؟

طبق تحقیقات، مسئولین شهری می‌گویند با بالارفتن قیمت مصالح روند ساخت کند شده است!؟ سوال پشت سوال برای شهروندان و مخاطبان ایجاد شده است. خب مصالح که تماما ایرانی و تولید داخل است و نیازی به واردات ندارد و این پروژه‌های عمرانی استانی معمولا جز پروژه‌های الف محسوب می‌شوند و باید طبق قوانین و اصول حرفه‌ای تمام پیش‌بینی‌های فنی و مالی و شهری را از قبل در نظر گرفت. پس دلیل گرانی مصالح نباید گریبان پروژه‌های الف استانی که تماما تولیدات داخل هستند را بگیرد!

 

این پروژه در سال ۱۳۹۴ با برنامه زمانی ۳۶ ماهه با حضور مسئولین و نماینده‌های استانی در مجلس شورای اسلامی گلنگ‌زنی شده است و در سال ۱۳۹۸ طبق وعده‌های مهندس «امیر خجسته» نماینده وقت همدان این پروژه تا نیمه‌های سال ۱۳۹۸ به اتمام می‌رسد. یک سال از این وعده گذشت و خبری از بریدن رمان و اتمام پروژه نشد و همچنان ترافیک و کلی آلودگی ریزگردی ناشی از مصالح رها شده و خاک آلود محل پروژه پایدار است. حال مسئله رفع ترافیک که حل نشده هیچ بلکه سازه‌ای نیمه کاره در سرزمین تاریخی هگمتانه که محلی توریستی و گردشگری هست در نگاه مسافران و شهروندان بدقلقی می‌کند .

اما مسئله تنها پل نیمه‌تمام «شهید سردار همدانی» نیست. پل غیرهم‌سطح «غدیر» نیز با پیشرفت فیزیکی ضعیف نیمه کار باقی مانده است. این پل تنها ۳۴ درصد پیشرفت داشته است. قرارداد تکمیل پل غدیر به‌صورت ۱۵ ماهه بوده و تاکنون ۱۰ میلیارد تومان در این پروژه هزینه شده است. پروژه پل غدیر نیمه‌کاره رها و مسیرهای عبور جایگزین برای رفت آمدها تایین شده است. اما این راه‌حل نیست پس بودجه و زمان تایین شده و رسالت و تعهد به وظیفه شهری مسئولین در حق شهروندان چه می‌شود؟

در حال حاضر تمام دسترسی‌ها به دانشگاه پیام نور، هتل امیران و شهرک فرهنگیان به‌صورت جایگزین در نظر گرفته‌شده است.

طبق گفته‌های معاون عمرانی شهرداری همدان: کل قرارداد پروژه پل غدیر ۳۵ میلیارد تومان بوده است اما با توجه به تورم و افزایش قیمت مصالح حداقل ۵۰ درصد به این مبلغ باید اضافه شود. همانطور که قبل هم در خصوص پروژه پل شهید همدانی گفته شد در نظر گرفتن شرایط حال و آینده برای یک پروژه و تولیدات مصالح داخلی اعم از فولاد، سیمان، بتن، تهیه کابل و ساخت عرشه تماما داخلی است و این بهانه گرانی مصالح در حد یک پروژه استانی نیست و با عقل جور در نمی‌آید. مسئولین شهری در دوره‌های ریاست خود با سلیقه گرایی و گرفتن پروژه‌هایی بی‌برنامه‌ریزی و در نظر گرفتن آینده تا اتمام یک پروژه برای محبوبیت و بقای خود پروژه‌هایی را تنها کلنگ می‌زنند و تا اتمام مسئولیت خود آن را کش و قوس می‌دهند و آن را برای مسئول بعدی به ارث می‌گذارند. دیگر نه حق شهروندی مهم است و نه بیت‌المال که بین پیمانکاران مختلف پاسکاری می‌شود و شهر با منظره‌ای زشت از پروژه‌های نیمه تمام رها می‌شود.

اما واقعا تنها پل‌ها راه‌حل رفع ترافیک و تسریع رفت و آمدها هستند؟ یا می‌توان با فرهنگ‌سازی استفاده از مترو، دوچرخه، حمل و نقل عمومی و احداث زیرگذرها  فکر تاسیس این پروژه‌های سنگین که دائم برای پیشرفت آن‌ها بهانه هست کنار بگذاریم.

با مطالعات فنی و تخصصی در کشور و شهرهای پیشرفته‌ای در امر شهرسازی مدرن و هوشمندی چون هلند، ژاپن و آمریکا قدری می‌توان با ایده‌های نو برای رفع این مشکلات آشنا شد .

پروژه‌های عظیم حمل و نقل که می‌توانند باعث کاهش ترافیک شوند حداقل ۱۰ تا ۱۵ سال زمان می‌برند تا به بهره‌برداری برسند. بنابراین شهرها باید روش متعادل‌تری را در پیش بگیرند. به این معنی که ضمن طراحی پروژه‌های بزرگ و درازمدت باید اقدامات سریعی نیز برای کاهش ترافیک انجام شود و این مسئله با مدیریت بهتر ترافیک صورت می‌گیرد.

بنا به آمار همین گزارش، با شیوه‌های مدیریت ترافیک در سال ۲۰۰۳ از هدر رفتن ۳۳۶ میلیارد ساعت و ۶/۵ میلیارد دلار جلوگیری شد. از جمله این شیوه‌ها می‌توان به ورودی‌های ویژه بزرگراه‌ها برای کنترل حجم ترافیک ورودی به بزرگراه‌ها، علائم راهنمایی، آرام کردن بار ترافیکی و کاهش میزان برخوردها و برنامه‌های مدیریت تصادفات مربوط به ترافیک اشاره کرد. (مدیریتی که عمدتا مربوط به مدیریت مشکلات ناشی از اتفاقات و تصادفات ترافیک های سنگین و خرابی جاده و نقص خودروها می‌شود.) مشخص شده است که بیش از ۵۰ درصد ترافیک‌های سنگین بزرگراه‌های شهری به دلیل تصادفات یا نقص خودروها و سایر حوادثی است که ترافیک را کند می‌کنند. هدف این‌گونه گروه‌ها کاهش زمانی است که طی آن این حوادث باعث ایجاد ترافیک می‌شوند. در این مواقع باید گشت‌های ویژه‌ای تشکیل داد که در سطح جاده و اتوبان‌ها هشدار بدهند و با استفاده از لوازم مخصوصی که می‌توان آن‌ها را با هزینه‌ای اندک در صنایع دفاع ساخت در پیشبرد این هدف مهم استفاده کرد. در سطح شهر می‌توان روزهای بدون خودرو را افزایش داد و با گذاشتن طرح‌های تشویقی استفاده از دوچرخه و لوازم حمل و نقل عمومی ترافیک را کم کرد. تشویق همیشه در تمام دوره‌های زندگی بشری برای پیشرفت نوع زندگی تاثیر بسزایی داشته است.

با برگزاری فصلی شهروند نمونه و اهدای دوچرخه رایگان به شهروندان به جای هزینه‌های سنگین عمرانی پل‌سازی می‌توان این طرح تشویقی را برای شهروندان و ایجاد فرهنگی وسیع در استفاده از دوچرخه و حمل و نقل عمومی در روند بهبود ترافیک اثر گذار بود.

اما مشکلات ترافیکی در ایران کدامند؟

پنج مشکل عمده ترافیک در کشور ما چیست؟

۱- اولین مشکل و مهمترین آن، این است که کارشناسان ترافیک ما از عزیزان راهنمایی و رانندگی انتخاب می‌شوند! می‌پرسید چرا؟ چون این عزیزان نظامی هستند و نظامیان در تمامی کشورها ممنوع الخروج ! پس این عزیزان نمی‌توانند به سایر کشورها بروند و ببینند که آن‌ها برای حل مشکلات مشابه که شاید سال‌های قبل در آن کشورها چگونه و چه راه‌حلی برای این مشکلات پیدا کرده‌اند و مجبور هستند به قول معروف دوچرخه را دوباره اختراع کنند! پس یا از افراد دیگری استفاده شود و یا به کارشناسان اجازه خروج از کشور برای بازدید و مشاهده داده شود.

۲- مشکل دوم تطبیق نداشتن استانداردهای روز دنیا با قوانین و عملکرد ترافیکی است. متاسفانه بسیاری از مسئولین بدون توجه به استانداردهای بین‌المللی و تجربیات کشورهای دنیا، خود راه‌حلی را بدون توجه به عواقب پیشنهاد و آن را بدون نظر کارشناسان اجرا می‌کنند و در نهایت مشکل که حل نمی‌شود هیچ، بلکه مشکل دیگری هم اضافه می‌شود و از همه بدتر حاضر به قبول اشتباه خود نبوده مجددا راه‌حل غیراصولی دیگری را اجرا می‌کنند و در نهایت بدون جوابگویی این سوء مدیریت، پست و مشکلات را برای نفر بعدی به ارث می‌گذارد.

 

۳- سومین مشکل عمده در کشور ما این است که برای ایجاد راه‌ها، خیابان‌ها، معابر و تقاطع‌ها در ابتدا و بدون توجه به استانداردها و باری به هر جهت آن‌ها را احداث می‌کنیم و بعد بدون این‌که دنبال مشکل و رفع آن باشیم درصدد احداث و پیدا کردن راه‌حل‌های عجیب هستیم.

۴- مشکل عمده در مدیریت ما به خصوص در ترافیک این است که فکر می‌کنیم از همه بیشتر می‌فهمیم و فکر می‌کنیم خط کشی‌ها و تابلوها و سایر علایم خارج از کشور سوسول‌بازی و هزینه اضافه است و به خیال خودمان صرفه‌جویی می‌کنیم مثل جمع آوری چراغ‌های راهنما و نبود خط کشی صحیح خیابان‌ها و نصب‌نکردن تابلوهای رعایت حق تقدم و ایست که به خاطر همی‌ ها هر ساله بسیاری جان و سلامت و مالشان را از دست می‌دهند و متاسفانه با بی‌مسئولیتی تمام تقصیر را به گردن راننده می‌اندازیم.

۵- حالا که به این‌جا رسیدم میبینم اگر پنجاه مورد هم می‌نوشتم باز هم مشکل وجود دارد اما پنجمین مورد این است که ما اختیار  و کنترل ترافیک شهر و جاده را به راننده که می‌تواند شخص متخلفی باشد واگذار کردیم و رانندگان و خودروها را کانالیزه و با ایجاد مسیر صحیح و استاندارد و علائم کانالیزه نکردیم. کاری که به سادگی می‌شود انجام داد یک مثال ساده: اگر ده توپ را روی زمین رها کنیم هر کدام به سمتی می‌رود اما اگر همین توپ‌ها را در یک کانال باریک بریزیم منظم پشت سر هم و با سرعت به مقصد می‌رسند.

راه‌حل‌ها بسیارند اما عمل می‌خواهند و دلسوزی مسئولین و البته فرهنگ‌سازی در استفاده از دوچرخه و حمل و نقل عمومی و کم‌ترشدن استفاده از خودرو تک‌سرنشین. البته باید به تولید خودروهای نوین برقی و کم مصرف نیز توجه داشت. تولیداتی با قیمتی مناسب برای شهروندان ایرانی .

به امید پیشرفت و فرهنگ‌سازی همگانی در رفع مشکل ترافیک شهری و به امید به اتمام رسیدن تمام پروژه‌های نیمه تمام شهرعزیزمان همدان.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.