گرههایی که در شهر زده شد
*سید محمد جواد حسینی مرصع
*کنشگر مسائل شهری و معماری
یکی از مهمترین زیرساختهای شهر، شبکه معابر ارتباطی آن است و از آنجا که شهروندان را مانند خون رگهای بدن شهر به جریان میاندازد حرکت مدام، پیوسته و سیال آن زندگی بخش و مفرح است، اما انسداد آن زندگی شهر را به خطر میاندازد و تحمیل فشارهای عصبی، بالارفتن آلودگیهای هوا و آلودگی صوتی و بصری و افزایش مصرف انرژی و سوخت دردهای آشنایی است که بسیاری از شهرنشینان امروز شهرها حتی شهرهای کوچک و بعضاً روستاها(!) با آن غریبه نیستند.
یکی از عواملی که چهره شهرهای سنتی را دچار دگرگونی کرد، ورود خودرو به معابر شهرها بود. با ورود خودرو؛ ایجاد خیابانها، چهارراهها و فلکهها و مانند این در دستورکار تصمیمگیران شهر قرار گرفت. تعریض معابر قدیمی منجر به تخریب بافت سنتی شهرها شد. اولویتدادن به خودرو شهر را تقدیم به آن کرد و انسان و زیست او در درجه بعدی اهمیت قرار گرفت. رشد جمعیت به بهدلیل پیشرفتهای بهداشتی و رشد شهرنشینی به دلایل مختلف و فرش قرمزی که تصمیمگیران شهری زیرپای خودروها انداختند، منجر به هجوم سیلآسای معابر شهرها شد.
امروزه در شهرسازی با رویکرد توسعه پایدار که سعی دارد نگاه چند بعدی به مسائل شهری داشته باشد مسئله تردد در شهر از جنبههای اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی مورد توجه قرار میگیرد و توجه به آسایش انسان در شهر اولویت برنامهریزی شهرسازان و مسئولان شهری است. در این رویکرد ساختن شهرهای پیادهمدار، دوچرخهمدار و تقویت حملونقل عمومی راهکار مورد وثوق برنامهریزان است.
در شهر همدان شهری که روزگاری نه چندان دور شهری خوش آب و هوا و خوش منظر بود و هوای پاک و باغات و مناظر طبیعی گسترده شده در دامان الوند از صاحبان و میهمانانش دلبری میکرد، امروز گویی در اسارت اختاپوس غولپیکرخودروها قرار گرفته است که هر کوی و برزنی را برای فرار از چنگ آن برگزینی مفری نمییابی و اسیر حجم ترافیک و آلودگی و اتلاف وقت و سایر مشکلات خواهی شد، اما ظاهراً افرایش تراکم شهری با رشد عمودی شهر آن هم بدون برنامهریزی برای حجم جمعیت مستقر در شهر نطفه این اژدها را در شهر همدان منعقد کرده است.
بنابراین شایسته است تصمیمگیران و تصمیمسازان شهر همدان با درس گرفتن از تجربه جهانی از موقعیتی که بسیاری از شهرها در قرن بیستم با آن دست و پنجه نرم میکردند با رویکردهای صحیح و تائید شده توسعه شهری پایدار را در مواجه با حل مسائل شهری در پیش گیرند و از یک سو از تصمیمات تشدیدکننده وضع موجود مانند تراکم بالا و بدون ضابطه ابنیه، تمرکز کالا و خدمات و مرکز شهر، قراردادن ساختمانهای بلندمرتبه در معابر و فلکهها را پرهیز کنند و از سویی با جدیت به حمل و نقل پیادهمدار و دوچرخهمدار را تقویت کنند و حملونقل عمومی را از حملونقلی ارزان و درجه دو و سه برای اقشار ضعیف به حملونقل عمومی تبدیل کنند. حملونقلی که به قدری مناسب و وقتشناس و شکیل و در شأن شهروندان است که همه مدیران شهر و صاحبان مشاغل مختلف را از خودروهای اختصاصی و خصوصیشان پیادهشان پیاده کند. باری با تمهیداتی از این دست میتوان گرههای افتاده در رگهای شهر را باز کرد و گرنه باید منتظر روزهای سختتری برای شهر بیمارمان باشیم.