یاد کاتب منیر
همداننامه یادنامه استاد «حسین رنجبران» خوشنویس برجسته همدانی را منتشر میکند
همداننامه: هرکدام از ما در طول زندگی تحصیلی خود معلمانی داشتهایم که تأثیر عمیقی در زندگی ما گذاشتهاند و برخی از آنها حتی مسیر زندگی ما را هم تغییر دادهاند. معلمانی که سراسر وجودشان، غم آینده دانشآموزانشان بود. برخی از معلمان نیز علاوه بر تدریس در کلاس درس، برای یک نسل و نسلهای آینده یادگارهای تکرارناشدنی برجای گذاشتهاند. استاد «حسین رنجبران» معلم برجسته خوشنویسی یکی از آنهاست که همداننامه در این شماره خود یادنامه او را منتشر میکند.
*هنرمندی از دیار نیکان
*مجید سماعی
*بازنشسته آموزشوپرورش
استاد حسین رنجبران در هجدهمین روز آذرماه در خانوادهای پر جمعیت در شهر همدان متولد شد. گذر زمان با سرعت همیشگی افسار گسیخته به جلو میرفت تا هرچه زودتر رشد هنری حسین فراهم شود. دوران ابتدایی در دبستان حافظ با هیجانات کودکی سپری شد و کمکم دوران سرنوشتساز دبیرستان از راه رسید. برای این مقطع دبیرستان ابن سینا را انتخاب کرد.
اولینبار در دوران دبیرستان بود که بارقههای هنر را در خود حس کرد، زمانی که معلمش غلامحسین همایونی قلم تراشید و به دستش داد، از صدای جیرجیر قلم بر صفحه کاغذ حس خوشایند و وصفناپذیری داشت و آن را چون طنینی میدانست که روح کمالطلبش را به سوی بیانتها فرا میخواند، جایی فراتر از زمین و فراتر از آب و خاک، بیتردید واژه عشق به نوشتن با قلم و زیبانویسی برای او در همان دبیرستان شکل گرفت و ادامه یافت.
بعد از پایان دبیرستان عشق به معلمی او را به سوی دوره دانشسرا کشاند و در آن جا نیز از سرآمدان همدورهاش بود، وی از سال ۱۳۴۷ رسما به عرصه تعلیم و تربیت نوجوانان پاگذاشت و قریب به شصت سال در کسوت معلمی درخشید و شاگردان زیادی را تربیت کرد و در این مدت هیچگاه از اهمیت درس هنر برای او کاسته نشد، از جان و دل برای هنر جویانش سرمشق مینوشت، هنردوستان را به این هنر والا فرا میخواند، در وجودش عشق به زیبانویسی رخنه دشت و از میان خطوط به خط نستعلیق و شکسته علاقه وافری نشان میداد تا آنجا که بسیاری از آثار و اشعار بزرگان ادب فارسی را با این خط جان تازهای بخشید و توانست بسیاری از غزلهای حافظ، گلستان سعدی، رباعیات خیام و رباعیات استاد ناصر مفرح همدانی را زیبانویسی کند.
استاد بسیار اهل مطالعه بود و از کلام بزرگان و شاعران بهترینها را برای نوشتن سرمشق انتخاب میکرد و در این کار اهتمام ویژهای داشت. از جمله کسانی که در پیشرفت وی در هنر خطاطی نقش پررنگی داشت «کیخسرو خروش» بود که به گفته خود استاد اولین سرمشق استاد خروش این بیت از شعر حافظ بود: «بی پیر مرو تو در خرابات/ هرچند سکندر زمانی» که هم از نظر معنایی و هم زیبانویسی ویژگی خاصی را القا میکند.
استاد رنجبران گواهینامه استادی (فوق ممتاز) خود را در سال ۱۳۹۱ از انجمن خوشنویسان ایران کسب کرد، اما همچنان به خطاطی متون و اشعار اهتمام داشت و به کتابت قرآن کریم که از خیلی قبلها در وجودش ریشه دوانیده بود، میاندیشید و سرانجام این مهم مجال بروز پیدا کرد.
سال ۱۳۸۸ این توفیق شامل حال استاد شد و توانس اولین کتابت از قرآن خود را با خط زیبای نستعلیق به جامعه هنری عرضه کند، عشق و عطش سیریناپذیر استاد برای کتابت قرآن، او را به کتابت دوباره قرآن برای بار دوم برانگیخت، روح هنر و عشق به کلام الهی با یکدیگر عجین شد و شرایط را برای کتابت نوبت سوم قرآن این بار به خط شکسته نستعلیق فراهم کرد.
استاد رنجبران همواره با وضو کتابت قران کرد، موحدی خالص بود حالت معنوی خاصی داشت که با عشق مینوشت تا آنجا که در انتخاب روزها برای کتابت قرآن وسواس عجیبی داشت، دو کتابت اول را ۱۷ ربیعالاول مصادف با میلاد مسعود رسول اکرم (ص) و کتابت سوم را ۱۳ رجب (سالروز میلاد حضرت علی (ع)) انتخاب کرده بود.
در ادامه ارائه تصویری هرچند موجز و گذرا از شخصیت و منش اخلاقی دلنشین و جذاب زندگی استاد که سالها به دلیل ارتباط سببی از نزدیک شاهد و ناظر آن بودهام مغتنم خواهد بود.
زندگی استاد هنرمندانه بود و عشق به هنر خوشنویسی در جایجای خانهاش جریان داشت، مناعت طبع خاصی داشت، خوش اخلاق و قانع بود، پشتکارش مثالزدنی.
از روزگاری که گذرانده بود خرسند به نظر میرسید، بسیار خوشمشرب و باروحیه بود و از کنار ناملایمات ساده میگذشت، دیدش به انسانها زشت و زیبا نبود، همواره ویژگی مثبت افراد را میدید و از نواقص چشمپوشی میکرد، به معنای واقعی مهماننواز بود و از اینکه کسانی دور سفرهاش بنشینند لذت میبرد و همین صفت سبب شده بود افراد زیادی با تفکرات مختلف با او در رفتوآمد باشند.
خداپرستی و ایمان واقعی شاخصه بارزش بود و همین عامل وجودش را سرشار از معنویت میکرد، در گفتارش نیکاندیشی موج میزد، به شاگردانش عشق می ورزید، شاگردانش هم احترامی خاص برای ایشان قائل بودند و ارتباط عاطفی عمیقی با آنان برقرار کرده بود تا آنجا که محرم اسرار مگوی آنان شده بود.
بسیار خوش بیان بود اما همواره رعایت اصل «هر سخن و هر نکته مکانی دارد» را برخود واجب میدانست.
همه این خصلتهای پسندیده سبب شده بود که ساعتها از محضرش لذت ببری و گذر زمان را حس نکنی، مرگ او بر اثر ابتلا به کرونا داغ جانکاهی بود که بر دل خانواده، دوستان، شاگردان و اهل هنر به جای گذاشت. روحش شاد یادش گرامی باد.