برندسازی با قلم‌مو

0

*حسین زارعی

*طراح و مشاور برندسازی خلاق

برندسازی ضرورتی است که به آن پرداخته نمی‌شود؛ چه در مورد کشور، چه در مورد شهر چه محصول یا پرسنال برند، هنر و هنرمند نیز از این مسئله دور نیست. گروهی از هنرمندان که می‌دانستند چه می‌خواهند و چشم‌انداز برای خودشان از ابتدا مشخص بوده، به درستی در این مسیر حرکت کرده‌اند و در مقابل، بسیار هنرمندانی که به دلیل نداشتن شناخت از برندسازی، به جایگاهی که باید نرسیده‌اند و دیده نشده‌اند .

استاد فتوت از هنرمندان گروه اول است؛ چشم‌انداز برای خود داشته، هدفمند ۵۰ سال قلم زده و ارزش‌آفرینی کرده و استوار بر مأموریتی که برای خود تعریف کرده، پا برجا بوده و حالا یکی از مهم‌ترین برند شخصیتی شهر همدان است . بخشی از هویت همدان است. او هویت را بصری کرده؛ همچون جایگاه معلمی‌اش در این مورد هم نقش درستی را بر بوم برند این شهر کشیده است.

استاد می‌گوید: عشق به زادگاهش هماره افق‌هایی را در ذهن و جان من ساخت که با بوم و رنگ درآمیخت و عجین شد. دو منظور داشتم؛ اول این‌که بافت و معماری سنتی که در بیشتر شهرهای ایران خصوصا همدان که امروزه فقط نام و محلی از آن باقی است و دوم این‌که ثبت و ضبط این معماری و طبیعت زیبای ایران خصوصا همدان.

در این‌جا استاد فتوت علاوه بر ساخت برند شخصیتی هنری خود سوار بر برندسازی شهری می‌شود و دین خود را به زادگاهش ادا می‌کند. استفاده از آثار هنری هنرمندان و تأکید بر ویژگی‌های شهری، نقش مهمی در این موضوع دارد که به روش‌ها و شیوه‌های مختلف و حمایت‌های انجمن‌ها و دولت این امر مسیر کوتاه‌تری خواهد داشت. در این راستا یادی کنیم از هنرمندانی چون استاد امیرشهاب رضویان در سینما، استاد احمد آریامنش در خوشنویسی، عباس عربزاده در عکاسی، آریا قاسمی در موسیقی، سعید باغبانی در تئاتر و شبکه‌های اجتماعی و ده‌های هنرمند دیگر که شاخه‌های مختلف مشغول فعالیت و معرفی شهر همدان هستند.

برندسازی در رشته‌های هنری کمی گسترده‌تر و پیچیده‌تر از سایر موارد است؛ چراکه بر پیچیدگی‌های برندسازی پیچیدگی‌های هنر نیز اضافه می‌شود. در بازار رقابتی میان شهرها، هنرمندان حفظ خصیصه‌های اجتماعی، شهری و روان‌شناختی در موقعیت زمانی برای برندسازی بسیار مهم است. این‌که در موضوع برندسازی مانند نقاشی، عکاسی و سینما می‌تواند کمک شایانی به برندسازی و جذب گردشگر و یا جذب مخاطب برای ثبت تصاویر ماندگار از اقلیم خویش و یا هر سرزمینی که در آن است را ایجاد کنند، کاری دشوار است و مهم‌ترین رکن آن زمان است که سال‌ها طول خواهد کشید .

شاید دوست بدارید :

رقابت  و مزیت رقابتی، یک اصل غیر قابل اجتناب در برندسازی است. در واقع برندسازی ابزاری است برای رقابت است بسیای بر این نظر بودند که در این بخش، هیچ چیزی جز کیفیت مهم نیست، در صورتیکه با گذشت زمان و توفیق محققان و تحلیل گران، به این نقطه رسیدند که با کیفیت بودن، معیاری درست برای میدان رقابت نیست و قدم‌های درست و استوار نقش مهمی در این مسئله دارد.

هنرمند باید فضایی را ایجاد کند که با آثارش مردم را شیفته و مسحور خود کند. این ذات حقیقی هر برند است یعنی قبیله‌سازی. وقتی شما کالایی، خدماتی و یا حتی اثر هنری را عرضه می‌کنید، چیزی فراتر از «آن» چیز را می‌فروشید و تولید می‌کنید،  برند یک داستان پس زمینه خواهد داشت و این داستان پل ارتباطی مخاطب و برند  خواهد بود.

هنرمند در مسیر برندسازی، باید ایجاد ارزش کند  و به ایجاد ارزش افزوده برای هنرش نیاز دارد که، برند شخصیتی جذابی برای خود ایجاد کند.

این روزها هنرمندان  برای شناساندن خود به مخاطب باید از ابزار رسانه استفاده کنند؛ رسانه‌هایی که روزبه‌روز بر تعداد و تنوع آن افزوده می‌شود. هنرمندان باید وب‌سایت شخصی، صفحه‌های اجتماعی، تدریس، مقاله در مجلات و روزنامه‌ها و … داشته باشد. بسیاری دیگر از این ابزارها، او و آثارش را به مخاطبینش معرفی خواهد کرد و استفاده از ابزار روابط عمومی برای انتشار آثارش نقش مهمی در ساختن برندش خواهد داشت.

موضوع دیگر توزیع است، که باید بدانند آثار را در کجا به نمایش درآوردند و از مزایای اعتبار جمع‌کنندگان آثار هنری برای جایگاه سازی برند خود استفاده کنند.

ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا نیز یکی دیگر از موضوعاتی است که باید به آن توجه شود و باید گفت استاد احمد فتوت بخش مهمی از این مسیر را به خوبی طی کرده است. من افتخار این را دارم که اولین نمایشگاه نقاشی که دیدم آثار آبرنگ استاد از طبیعت همدان بود؛ نقاشی‌های بسیار جذاب از گنجنامه و عباس‌آباد و دره مرادبیک ۳۱ سال از آن نمایشگاه می‌گذرد و من هنوز تک تک آثار را به‌خوبی به یاد دارم. تصور یک دانش آموز سال اول هنرستان از درخت شاخه‌های پرپیچ و خم و اجرای پرکار بود. وقتی درختانی می‌دیدم که هرکدام فقط یک تاش رنگی بود دنیای جدیدی را در آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشتم برای من ایجاد کرد، ان‌قدر نقاشی‌های پاییز دره مراد بیک در من تأثیر گذاشت. هنوز پاییز را مثل نقاشی‌های استاد فتوت می‌بینم درختانی که هرکدام یک تاش رنگی زیباست .

قطار برندسازی به سرعت در حال عبور است. به امید روزی که همه هنرمندان سوار بر این قطار به مقصد چشم‌اندازشان برسند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.