تأسیس دانشگاه بوعلی سینا به روایت دکتر اکبر اعتماد
*محمدحسین یزدانیراد- پیمانه صالحی
فلسفه وجودی نهاد آموزش عالی، توسعه علمی و توانمندسازی جامعه در علم و گسترش فرهنگ فناوری ملی را به ارمغان میآورد. استقرار مراکز آموزش عالی در هر منطقه، کیفیت فعالیتها را دگرگون میکند و موجبات پایداریِ برنامهها را فراهم میآورد. تأسیس نخستین دانشگاهها در نقاط مختلف کشور زمینهساز توسعه پژوهشهای تخصصی و کارآفرینی و رونق کسبوکارهای اقتصادی بوده است. نهاد دانشگاه تأثیری شگرف بر فعالیتهای هر منطقه دارد و میتواند کیفیت فعالیتها را تغییر دهد، و در حکم فعالیتی برای ارتقای تخصصی افراد، هم بر کیفیت جمعیت و هم بر کیفیت زندگیِ گروههای انسانی اثرگذار باشد. استقرار دانشگاه در جامعه از سویی موجب پایداری فعالیتهای علمی و تخصصی میشود، و از سوی دیگر، از این قابلیت برخوردار است که نسبت به سایر نهادها، در مدت طولانیتری به بقای خود ادامه دهد.
برای اینکه بتوان به فهمی عمیق از مفهوم تحولات نظام آموزش عالی و دانشگاه و مفهومی که در کشور دارد و نیز به چیستی، چرایی، و چگونگیِ تحولات ایجادشده در ساختارها و کارکردهای این سیستم در هر دورهای دست یافت، باید با دید و بینشی عمیق، در پیِ شناخت بنیادها و عواملی پرداخت که این نهاد با آنها، طی فرآیند تکوینیِ خود در ارتباط بوده است. به عبارت دیگر میتوان در پرتو کشف این عوامل و تبیین آنها، از تجارب پیشینیان در جهت توسعه و اصلاحات آموزشی در نظام آموزش عالی کشور بهره برد.
دکتر «اکبر اعتماد» یکی از پیشگامان نظریهپردازی در حوزه نظامهای نوین آموزشی بهشمار میرود. او عالم آیندهنگری است که در فعالیتهای علمی خود همواره تأثیرگذار بوده است. دکتر اعتماد پدر فناوری هستهای ایران و بنیانگذار مؤسسه تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی است. این استاد دانشمند بهعنوان یکی از مفاخر همدان، اقدامات مدبرانهای در راستای تأسیس دانشگاه بوعلی سینا به انجام رسانده و با این دستاورد، برگ زرینی را در تاریخ آموزش عالی ایران رقم زده است. اکنون آن نهال کوچک که او با امید و آرزو کاشته بود، درخت تنومندی شده که استوار ایستاده و از آن، هزاران شکوفه و گل برآمده است. مردم دیار همدان این تدبیر ماندگار ایشان را هرگز فراموش نخواهند کرد.
دکتر اعتماد در کتابی که با ویرایش و پژوهش نگارندگان با عنوان «برنامه سازندگی علوم و آموزش» منتشر شده است، ضمن اشاره به انتخاب محل استقرار دانشگاه و صحبت پیرامون این موضوع با ملاعلی معصومی همدانی، اندیشه بنیانگذاری دانشگاه بوعلی سینا را چنین شرح داده است:
«دانشگاه بوعلی سینا بر اساس طرحی که بنده در مؤسسه تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی تهیه کرده بودم، تأسیس شد. دانشگاه بوعلی سینا یک دانشگاه تجربی و دارای دو شاخه آموزشی بود: یکی شاخه رشد و تحول منطقهای، و دیگری شاخه آموزش علوم. شاخه رشد و تحول معطوف به مسائل مناطق کمرشد کشور، از جمله بهسازی تولیدات کشاورزی، نوسازی صنایع دستی و موضوعاتی از این قبیل بود. شاخه آموزشِ علوم معطوف به ایجاد برداشتی نو از آموزش علوم و شاخه علوم شامل آموزش علوم و تکنولوژیِ آموزشی بود. اگر این دانشگاه در عمل نتایج خوبی به بار میآورد، زمینه استفاده از این تجربه در دانشگاههای دیگرِ کشور فراهم میشد» (اعتماد، ۱۴۰۰، ص ۲۰۲).
اعتماد، اکبر (۱۴۰۰). برنامه سازندگی علوم و آموزش اکبر اعتماد. تنظیم، ویرایش و پژوهش محمدحسین یزدانیراد، پیمانه صالحی. تهران: مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی: دانشگاه بوعلی سینا.