تقلید در موسیقی ایرانی

0

*علی پاشا رجبلو

*مدرس موسیقی

گرچه تقلید است استوان جهان

هست رسوا هر مقلد ز امتحان   مولانا

شاید دوست بدارید :

اگرچه همواره «خلاقیت» در مقابل «تقلید» از ارزش والایی برخوردار است، اما باید گفت که یک هنرجوی هنر و به‌ویژه یک هنرجوی موسیقی، ابتدا باید همه اصول و ظرافت‌های موسیقی را به صورت تقلید و توجه به آموزه‌های استاد و معلم خود، بدون دخالت در روند آموزش فراگیرد. این آموزه‌ها به صورت دیکته در چگونگی نشستن و ساززدن، مضراب‌گذاری‌ها و حفظ و اجرای رپرتوار موسیقی ایرانی که در قالب هفت دستگاه موسیقی ایرانی (موسیقی دستگاهی ایرانی – ردیف )، متجلی و گردآوری شده است، بدان‌گونه که است، هست. هنرجویان  موسیقی آوازی نیز، ابتدا باید اصول و ساختار آواز ایرانی و فراگیری دستگاه‌ها، آوازها و گوشه‌های آن را  به صورت تقلید از معلم خود به دقت  فراگرفته، که بتوانند در مراحل بعدی براساس توانایی‌های فردی، نوع صدا و بسیاری از عوامل دیگر، به ویژگی‌های فردی خود دست یابند .

متأسفانه در چند دهه گذشته و به‌ویژه در سال‌های اخیر، خروجی مناسب و قابل تأملی در دو عرصه موسیقی سازی و آوازی دیده نمی‌شود. اغلب این خروجی‌ها تقلید کورکورانه‌ای از یک سونوریته‌سازی و آوازی است که به ماهیت اصلی موسیقی ایرانی که به دنبال آفرینش، تنوع و ظرافت‌های موسیقایی است، آسیب وارد کرده و فاصله جدی و ماهوی با آن دارد که این آفرینش فقط در پرهیز از تقلید و فراگیری درست موسیقی ایرانی در کنار یک معلم آگاه به اصول و ظرافت‌های آن محقق خواهد شد. به خصوص در عرصه موسیقی آوازی به‌ویژه در میان دختران و زنان، با مشکلات بسیاری روبرو هستیم که اغلب آن‌ها به علت این‌که هنرجوی مدرسین مرد بوده‌اند، دارای سونوریته مردانه هستند. در بخش سازی هم اغلب اجراها یک تقلید صرف از نوازندگان و استادان بنامی چون «محمدرضا لطفی»، «جلیل شهناز»، «حسن کسایی»، «فرامرز پایور»، «مجید کیانی»، «حسین علیزاده» و یا «پرویز مشکاتیان» است و این تقلیدها به گونه‌ای است که اگر یک شنونده متوسط آگاه به موسیقی هر کدام از این آثار را گوش دهد، نمی‌تواند تشخیص دهد که نوازنده آن یکی از استادان ذکر شده است و یا کس دیگر .

تقلید و کپی صرف آثار استادان گذشته (که اغلب نیز به همراه کاستی‌های بسیاری در اجرای آن است)، مقوله خلاقیت موسیقی را که متأثر از «بداهه‌نوازی» و «بداهه‌خوانی»، تحت تأثیر عواملی چون «زمان»، «مکان»، «مخاطب» و عوامل درونی نوازندگان و خوانندگان، به‌وجود می‌آید و از بنیادی‌ترین اصول موسیقی ایران نیز هست، را کمرنگ و گاه حتی نابود کرده است.

چگونگی آموزش موسیقی ایرانی که امروزه براساس نتاسیون غربی اروپایی انجام می‌شود و این آموزش‌ها نیز یک تقلید کورکورانه صرف است، و از سویی ضبط و اجرای قطعات اجراهای گروهی در استودیوها به صورت فردی براساس نتاسیون از پیش‌نوشته‌شده و سپس میکس این آثار، خلاقیت‌های فردی نوازندگان را از بین برده است و این در حالی است که ویژگی مهم برای ایجاد خلاقیت‌های فردی هنرجویان و نوازندگان و خوانندگان، اجراهای به صورت تکنوازی و تک‌خوانی بعد از فراگرفتن دقیق مبانی و اصولی عملی و نظری موسیقی است. به گفته استاد نورعلی خان برومند:  «هیچ وقت یک قطعه معین با یک ساز معین  که دو نفر بنوازند یک صدا و یک اثر در گوش ندارد». برای تحقق این امر همه هنرجویان و نوازندگان و خوانندگان ایرانی باید ضمن پرهیز از تقلید کورکورانه به همراه تلاش برای فراگیری آموزه‌ها و ظرافت‌های موسیقی ایرانی، با ویژگی‌های فردی و درونی خود به اجرای موسیقی بپردازند .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.