حاشیه‌های برکناری مدیرکل آموزش‌و‌پرورش همدان

0

*سید امیر قشمی

*مدیر موزه آموزش‌وپرورش

در قسمتی از کتاب «شازده کوچولو» نوشته «دوسنت اگزوپری» وقتی شازده کوچولو با روباه روبرو می‌شود، جملاتی بین او و روباه رد و بدل می‌شود که شاید زیباترین بخش کتاب باشد؛ آن‌جا که شازده کوچولو از روباه می‌پرسد: «غم‌انگیزتر از این که بیایی و کسی خوشحال نشه، چیه؟» روباه جواب می‌دهد: «این‌که بری و کسی متوجه نشه؟»!

در واقع این گفت‌وگو، وصف حال مدیران کشور از جمله آموزش‌و‌پرورش در سال‌های اخیر است که نه آمدنشان شوق و امیدی را در نیروهای تخت مدیریتشان برمی‌انگیزد و نه رفتنشان حسرتی بر دل آنان می‌گذارد. مدیرانی که بسیاری از آنان صلاحیت اداره یک منطقه کوچک و حتی مدرسه را نداشته‌اند، اما بر اساس قواعد سیاسی چند صباحی سکان نظام تعلیم وتربیت را عهده‌دار بوده‌اند.

صبح امروز شاهد مراسم تودیع خاموش و بی‌سروصدای مدیرکل آموزش‌وپرورش همدان بودیم که قبل از آن هیچ خبری در محافل رسانه‌ای منتشر نشده بود و کارکنان اداره کل و احتمالاً خود مدیرکل نیز از زمان آن اطلاع دقیقی نداشته است.

تودیع تأمل برانگیز و اصرار بر تعییر مدیرکل که اتفاقاً از نیروهای نزدیک به یکی از نمایندگان بانفوذ استان و جریان موسوم به اصول‌گرایی است، به صورت غیرمنتظره  و برخلاف رسم معمول آن هم در آخرین روز کاری منتهی به تعطیلات و در کمتر از ده روز مانده به آغاز سالتحصیلی و نیز سال برگزاری انتخابات مجلس صورت گرفت، سبب تقویت گمانه‌زنی‌های غیرکارشناسی و گرمی بازار شایعات شده است و شائبه دخالت نمایندگان را با توجه به نزدیکی ایام انتخابات مجلس را بیش از پیش تقویت می‌کند که باید علت این برکناری و یا استعفا جهت تنویرافکار عمومی از سوی وزارت متبوع و مدیران ارشد استان توضیح داده شود.

متأسفانه گذشته از ضعف‌ها و نارسایی‌های بیشماری که آموزش وپرورش همدان با آن روبرو است، حدیث انتصابات نیم‌بند است که در سال‌های اخیر نوعی سرگیجه‌گی وکلافگی برای کارکنان آموزش وپرورش و جامعه فرهنگی ایجاد کرده است.

متأسفانه تغییرات سریع و پی‌درپی سال‌های اخیر در سطح وزارت و به تبع آن ادارات آموزش‌وپرورش استان‌ها نشان می‌دهد که مدیریت‌ها در این نهاد عظیم وتأثیرگذار هم مانند سایر نهادها به شدت تابع نوسانات سیاسی قرار دارد.

سال‌هاست که در کشورهای توسعه یافته به نقش وحساسیت کار آموزش وپرورش پی برده‌اند و با دور نگاه داشتن آموزش وپرورش از کشمکش‌های سیاسی و جناحی به سمت ثبات مدیریت‌های توانمند و انتقال تجربیات مدیران گذشته به مدیران جدید گام برداشته‌اند. نگاهی ساده به فهرست اسامی مدیرانی که مسئولیت آموزش‌وپرورش استان را درچند سال گذشته عهده دار بوده‌اند، نشان می‌دهد که میانگین عمر مدیریتی آنان که عموماً هم منصوب جناح‌های سیاسی بوده‌اند کمتر از دوسال است در حالی که که این رقم در کشورهای پیشرفته نظیر کشور ژاپن تا پانزده سال گزارش شده است.

به نظر می‌رسد تاکنون هیچ قانون وضابطه‌ای برای انتخاب مدیران کل، معاونان و رؤسای آموزش‌وپرورش مناطق و شهرستان‌ها و حتی در انتخاب و معرفی وزیر آموزش و پرورش وجود ندارد و یا اگر قوانینی هم وجود دارد، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است.

آن‌چه تاکنون در تمام دوره‌ها در آموزش وپرورش در انتخاب مدیران شاهد بودیم، آن است که همواره منافع گروهی و جناحی در آموزش وپرورش در بیشتر اوقات به جای شایسته سالاری ملاک گزینش و تصدی مدیریت‌ها قرار گرفته است. بارها گفته شده است آموزش‌وپرورش تنها وزارتخانه‌ای است که نباید از مدیران آن انتظار شرکت در جناح‌بندی‌ها و بازی‌های سیاسی داشت، باید این نهاد را از واردشدن به بازی‌ها وجریان‌ها وگروه‌های سیاسی که خسارات جبران ناپذیری به آن وارد می‌کند دور نگاه داشت، برای تحقق این مهم مشخص شدن یک چارچوب و ضابطه در دستگاه عریض وطویل آموزش‌وپرورش برای انتصاب مدیران ضروری است، تا زمانی که انتخاب مدیران آموزش و پرورش بدون ضابطه و متاثر از اراده‌های خارج از آموزش و پرورش باشد این در برهمین پاشنه می‌چرخد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.