سودای اکباتان در جمع نامآوران جهان
*فرزاد سپهر
*معمار و روزنامهنگار
روند ثبتِ نام هگمتانه و مرکز تاریخی همدان در فهرست آثار جهانی یونسکو سودایی است که به امیدواری میتواند ممکن شود و آشنایی مردمان جهان را با نام خود هر چه بیشتر آسان کند تا به قول حافظ شیراز اول آسان کند و ثبت کند بر جریده عالم دوام ما را. این رویداد یعنی تلاش و کوشش برای ثبت جهانی نام هگمتانه در زمان مدیریت صاحب محمدیانمنصور بر پایگاه تاریخی هگمتانه روی داد. هم او بود که پس از کنارهگیری از مدیریت مجموعه تاریخی هگمتانه با درخواست جمعی از فعالان حوزه میراث فرهنگی برای بازگشت به کار مواجه شد، اما نشد آنچه که باید و در نهایت با تقدیر از تلاش محمدیانمنصور کار پیگیری ثبت جهانی هگمتانه و مرکز تاریخی همدان به مدیر بعدی سپرده شد.
هفت باروی اکباتان
پرسش از دلایل اهمیت آمدن نام هگمتانه یا اکباتان و مرکز تاریخی همدان در فهرست آثار جهانی پاسخهایی گفته شده دارد، اما یکی از مهمترین آنها ویژگیهای منحصر به فرد شهر همدان و لزوم آشنایی همه شهروندان در دنیای کنونی با وجود و نام هگمتانه و اکباتان است. در جستوجوی زمان سپری شده بر همدان کنونی به دوران مادها از تاریخ ایران میرسیم. آنچه زندهیاد استاد فرزانه «پرویز اذکایی» در کتاب سترگ و ماندگار «همداننامه» گفته است همدان یا هگمتانه در زمان ساخت و مقرر شدن به پایتخت ایرانزمین یک ویژگی منحصر بفرد معماری داشته و آن ساخته شدن شهر با هفت بارو یا هفت دیوار یکی پس از دیگری و هر کدام به رنگی نشانگر طبقهای از مردمان ساکن در شهر بوده است.
این نام زیبا یعنی هفت باروی اکباتان را هنرمند نقاش و نویسنده، بابک روشنینژاد بر نام نمایشنامهای آورده و نوشته است. این نمایشنامه به معنای نام و متن نوشته شده، خود ارزشمند به خواندن است اما اشاره نویسنده در آغاز کتاب به یک شعر نوشته کلینتون اسکالارد را با ترجمه و برگردان پرویز اذکایی از کتاب همداننامه میشود بیش از پیش به خاطر سپرد:
چه شد آن همه شکوه رخشنده
چه شد آن همه گونهگون زنده؟
تپش زندگی و خروش شادیها
گذر از رنجها و تاب اندوهان؟
جز یکی شیر، تخت خوابیده، تک و دلتنگ
گنگ و خاموش یادگاری هست، لختی سنگ
خود بشد بر باد و رفت از یاد
باستانی دودمان پارتی و پارسی و ماد
او بجا ماند از گذشت روزگاران
بر در و پیرابر باروی اکباتان.
همدان امروز چه دارد برای ما
اشاره درست استاد اذکایی به مانایی و ماندگاری شهر همدان به عنوان سکونتگاه مردمان از زمان ماد تاکنون خود گواه است بر اهمیت آمدن نام هگمتانه و مرکز تاریخی همدان در فهرست آثار جهانی یونسکو اما امروز، همدان چه دارد و چطور میتواند از آثار هنوز بر جای ماندهاش حفاظت کند؟ وقتی معنای هگمتانه جمعآمدن مردم است، وقتی معنای نام مکان تجمع شهروندان به کلمه اکباتان و بعدها به دلیل نامگذاری شهرک اکباتان به گفته طراح و معمار آن، مهندس رحمان گلزار در تهران میرسد، وقتی وجود هفت بارو به نام و یاد در کتاب همداننامه زنده میماند؛ پس یکی از ویژگیهای اصلی کهنشهر همدان معماری هست و بس.
حافظ شویم بر معماری
اگر به قول مولانا جلالالدین محمد بلخی، تلخی نکند شیرین ذقنم و کام من تلخ نشود از آن چه بر سر میرود کاش بشود برای معدود بناهای مانده در شهر کاری کرد و از خطر تخریب نگاهشان داشت تا اگر شرایط ثبت هگمتانه در فهرست آثار جهانی میسر شد با وجود مشکلها و ایکاشها مواجه نشویم تا به مصداق شعر حافظ شیراز به ورطه «ولی افتاد مشکلها» نیفتیم.
نزدیکترین رویداد تلخ، تخریب خانه ثبت ملی شده اقبالیان بود تا به قول شاملو، نزدیکترین خاطره شود به خاطره قرنها. کاش کمی دلایل اهمیت حفظ این خانه بر مالک و مالکان آن شهود میشد، اما نشد تا به قولی کاش را کاشتیم و هیچ سبز نشد. در دیگر رویداد تلخ، خانهای با بافت و ساختار معماری منحصر به فرد در اواسط خیابان بوعلی، کوچه سروش، با سوراخ کردن سقف و تخریب ستونهای نگاهدارنده نیمهمخروبه شد. در رویداد تلخ سال گذشته خانه شیری واقع در خیابان جهاد یا جهاننما پائینتر از مرکز تجاری میلاد به کل تخریب شد و هنوز میشود آوارهای آن و کمی فقط کمی از دیوار آن را به یادگار از دهههای گذشته به تماشا نشست.
میخواهیم فهرست تخریب را با فهرست حفظ و احیا و مرمت تغییر دهیم. شناسایی خانههای تاریخی همدان، فهرست کردن، مستندنگاری و نقشهبرداری آنها به ویژه آن خانهها که در مسیر و معابر اصلی شهر هستند پیشنهادی سازنده است. هر چند این پیشنهاد موجب نشود مالکان به سودای زمین خانه تاریخی، تخریب بنا و ساختمان را سرعت بدهند تا سودای رسیدن نام اکباتان و مرکز تاریخی همدان در فهرست آثار جهان وقتی برسد که ما حافظان معماری این شهر بسیار بر خود از خشم و ترس لرزیدهایم.
میشود یا شاید بشود همچنان و هنوز به سال نو و آرزوی نو و حال نو امیدوار بود و امید داشت.