شب امید و روشنایی

جشن فعالان میراث فرهنگی به بهانه ثبت جهانی یلدا برگزار شد

سردبیر هفته‌نامه همدان‌نامه: امروز نباید به هیچ وجه این حق را از خود دریغ بداریم، حتی اگر از آسمان عزا ببارد. به دلیل این‌که اتفاقاً جریان تمامیت‌خواه جامعه به دنبال از‌بین‌بردن این حق است. پس ما نباید با ژست روشنفکری و افسردگی و رفتن به سمت عزاداری از این حق، یعنی حق جشن گرفتن و شادی‌کردن صرف نظر کنیم. به‌خصوص نباید اجازه بدهیم بساط عزاداری را در روی جشن‌های ملی که شکل‌دهنده هویت جمعی ماست، پهن کنند.

0

*وصال جواهری

برگزاری شب یلدا یکی از رسم‌های کهن ایرانی است. جشنی که با طی‌شدن طولانی‌ترین شب سال از غروب آفتاب ۳۰ آذر آخرین روز فصل پائیز آغاز می‌شود و در طلوع آفتاب یکم دی؛ اولین روز زمستان به پایان می‌رسد. این آئین در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ در فهرست میراث ناملموس سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسید. به‌همین مناسبت فعالان حوزه میراث فرهنگی همدان عصر روز ۳۰ آذر گردهم آمدند تا این شب را همچون نیاکانشان جشن بگیرند. آنان این جشن را در باغ تالار گیلاس واقع در جاده چشین با حضور ده‌ها نفر علاقمندان و فعالان فرهنگی شهر برگزار کردند.

وصال جواهری
وصال جواهری

به‌صرف شعر و موسیقی

در ابتدای مراسم «یلدا خاکباز» مجری این گردهمایی با تبریک شب یلدا و خوش‌آمدگویی برنامه را آغاز کرد. برنامه را به «مصطفی بختیاری» عضو انجمن شاهنامه‌خوانی چکاد سپرد تا چند بیتی را از شاهنامه فردوسی بخواند. پس از پایان شاهنامه‌خوانی، «کاظم مرادی» نوازنده تار و خواننده، «شادی فریدونی» نوازنده دف، «خسرو خانیان» نوازنده ویلون و «احسان میرزایی» نوازنده تنبک به صورت هم‌نوازی چند قطعه‌ای را برای مهمانان اجرا کردند.

در ادامه برنامه «محمد افشار» دبیر انجمن شاهنامه‌خوانی چکاد، «ندا فتحی» و «عباس رنجبران» به مناسبت شب یلدا، چند غزل از حافظ را برای حاضران خواندند. در ادامه مراسم، مجری از «حسین زندی» سردبیر هفته‌نامه همدان‌نامه دعوت کرد تا درباره یلدا صحبت کند.

حفاظت از میراث معنوی

زندی پس از شادباش جشن یلدا و ثبت جهانی این جشن گفت: چند سالی است که بخشی در سازمان جهانی یونسکو با موضوع میراث معنوی تعریف شده که برای حفاظت از میراث معنوی یا میراث ناملموس در خاطره ملت‌های مختلف فعالیت می‌کند. میراث معنوی شامل سنت‌های شفاهی مانند زبان، هنرهای نمایشی؛ از جمله تئاتر، انواع نمایش و موسیقی یا آئین‌ها و جشن‌های بومی محلی و سنت‌های دیگر، آداب و رسوم، دانش و تجارب اجتماعی در رابطه با هنرهای دستی و سنتی و طبیعی است. میراث فرهنگی ناملموس یکی از مهم‌ترین سرمایه‌ها و پدیده‌های بشری به‌شمار می‌رود. بر اساس کنوانسیون سال ۲۰۰۳ که با هدف پاسداری از میراث فرهنگی معنوی شکل گرفت، میراث معنوی یا میراث زنده، انگیزه اصلی تنوع فرهنگی بر شمرده شده و حفظ آن برای نوآوری مهم برشمرده شده است.

او در ادامه با اشاره به ویژگی‌های میراث معنوی گفت: این میراث از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و جوامع براساس طبیعت، محیط و پیشینه، این میراث را احیا می‌کنند و به شکل‌گیری و حفظ هویت و تداوم اجتماعات کمک می‌کنند. میراث ناملموس ارزش تنوع فرهنگی و رشد و نوآوری جامعه و انسان را ارتقا می‌دهد و با اسناد حقوق بشر و با احترام متقابل در جوامع مختلف سازگار است. میراث معنوی در عین سنتی‌بودن پویا و زنده است و مدام در حال بازسازی و نوشدن است و در طول قرون گذشته به صورت شفاهی نسل به نسل منتقل شده است، میراث معنوی سرچشمه هویت فرهنگی مردمان است. بنابراین چه برای ملت‌ها و اقوام و چه برای سازمان جهانی یونسکو بسیار مهم است که این میراث حفظ شود. چند سالی است در کنار میراث فرهنگی ملموس یعنی بناها و آثار تاریخی مانند کاخ گلستان، چغازنبیل و منطقه اورامانات، آثار ناملموسی هم به ثبت رسیده است. از جمله: ردیف موسیقی ایرانی که بیش از ۲۵۰ واحد آهنگین را به نام گوشه در خود جای داده در سال ۲٠٠۹ ثبت جهانی شده، یا نوروز که به صورت مشترک با کشورهای ایران، آذربایجان، هند، پاکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکیه در سال ۲۰۰۹ ثبت شده است. یا مهارت سنتی قالی‌بافی در کاشان، تعزیه، موسیقی بخشی‌های خراسان، نقالی و داستان‌سرایی نمایشی در ایران، هنر ساختن و نواختن کمانچه، آئین‌های پهلوانی یا زورخانه‌ای، مهارت ساخت و نواختن دوتار، دانش ساخت لنج، فرهنگ پخت و تقسیم نان لواش، قالی‌شویان، مهارت‌های سنتی قالی‌بافی در فارس، چوگان، نگارگری ایرانی، آئین زیارت کلیسای تادئوس و برنامه ملی پاسداری از هنر خوشنویسی، به نام ایران و یا مشترک با کشورهای دیگر در یونسکو ثبت شده است.

حسین زندی
حسین زندی

زندی افزود: در این‌جا باید اشاره کنم که گاهی ثبت آثار ناملموس در بین کشورهای هم‌مرز و هم‌فرهنگ موجب مناقشه می‌شود، در حالی‌که اگر آثاری مانند نوروز و شب یلدا که گستره برگزاری آن بسیار زیاد است به صورت مشترک ثبت جهانی شود، فرصت خوبی برای استفاده از این سرمایه‌ها و عناصر فرهنگی به ملت ایران می‌دهد. بدین معنی که هرچه تعداد برگزارکنندگان نوروز و یلدا، سده و مهرگان بیشتر باشد یا هرچه تعداد استفاده‌کنندگان از ردیف موسیقی ایرانی بیشتر باشد، افراد بیشتری جذب فرهنگ ایرانی خواهند شد و تحت تأثیر فرهنگ قرار خواهند گرفت و این یک فرصت است.

وی با اشاره به ظرفیت‌های ایران در زمینه میراث معنوی گفت: در ایران آثار زیادی داریم که قابلیت ثبت جهانی دارد، مانند آئین قالیشویان مشهد اردهال کاشان، آئین چمر از آئین‌های سوگ که در بین مردمان کرمانشاه، کردستان و لرستان متداول است، آئین زار در جنوب از جمله بوشهر، هرمزگان و خوزستان، آئین‌های عید قربان، نخل‌گردانی و شده‌برداری در مرکز ایران، آئین‌هایی که مربوط به صابئین مندایی است و آئین‌هایی که در بین عرفای غرب ایران هم‌چنان برگزار می‌شود؛ مثل پیرشالیار. این عناصر قابلیت ثبت جهانی را دارد به شرطی که ما نیز تلاش بیشتری در این‌باره داشته باشیم.

ریشه‌های آئین یلدا

این فعال میراث فرهنگی در همدان با اشاره به ریشه‌های آئین یلدا گفت: ابوریحان در کتاب آثارالباقیه دی ماه را خور ماه، یعنی ماه خورشید بیان می‌کند که روز اول دی ماه نیز خرم روز نام داشته است. در این روز علاوه بر شب یلدا در روز اول دی خرم‌روز  را نیز مردم جشن می‌گرفتند. بیرونی می‌گوید: «این روز و این ماه هر دو به نام خدای تعالی که هرمزد است، نامیده می‌شود». او می‌گوید: «….که گاهی این روز را نوروز می‌گویند، چون تا نوروز ۹۰ روز فاصله است و آن را عید می‌گیرند». و باز می‌گوید: «نام این روز میلاد اکبر است. مقصود از آن انقلاب شتوی است. گویند در این روز نور از حد نقصان به حد زیادت خارج می‌شود و آدمیان نشو و نما آغاز می‌کنند و پری‌ها به زبول و فنا روی می‌آورند. (پری در ایران باستان از موجودات اهریمنی بوده است). بنابراین تولد خورشید در آغاز دی روزی میمون و مبارک درنظر مهرپرستان بوده و آن را مقدس می‌شمردند.

بیرونی درباره این روز می‌گوید: «و در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر می‌آمد و جامه سپید می‌پوشید و در بیابان بر فرش‌های سپید می‌نشست و دربانان و یساوالان و قراولان را که هیبت ملک بر آن‌هاست، به کنار می‌راند و در امور دنیا فارغ‌البال نظر می‌نمود و هرکس که نیازمند می‌شد که با پادشاه سخن بگوید، خواه که گدا باشد یا دارا و شریف باشد یا وضیع، بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه می‌رفت و بدون هیچ مانعی با او گفت‌وگو می‌کرد و در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می‌کرد و در یک سفره با ایشان غذا می‌خورد».

در زین الاخبار گردیزی نیز آمده است: «و این ماه دی به نزدیک مغان، ماه خدا است و اول او را هم می‌خوانند و این روز را سخت مبارک دارند». در متون کهن، یلدا را مربوط به ایزد مهر دانسته‌اند و ریشه آن را در آئین مهر جست‌وجو می‌کنند، بدین معنی که یلدا را شب تولد مهر؛ میترا می‌گویند. همچنین شب یلدا شب زایش خورشید است. هاشم رضی می‌نویسد: «یلدا یک واژه سریانی است، به معنی تولد. مسیحیان سریانی، واژه یلدا را با خود به ایران آوردند و از آن زمان تاکنون در ایران ماندگار شده است».

این فعال حوزه میراث فرهنگی افزود: اما نکته مهم این است که جشن یلدا نیز مانند بسیاری از جشن‌هایی که از دوره باستان برجای مانده، متعلق به مردم بوده و خاستگاه مردمی داشته است، اگر غیر از این بود بر جای نمی‌ماند و مانند جشن‌های حکومتی از بین می‌رفت. امروزه بسیاری از مردمان حوزه فرهنگی ایران این جشن را برپا می‌دارند و به عنوان یک سنت ملی و قومی آن را با نام شب چله ایرانی مبارک می‌دارند. هنوز ایرانیان در نقاط مختلف فرستادن «خانچه چله» از سوی خانواده داماد به نوعروسان را برپا می‌دارند. آجیل شب چله، سنت‌های شب چله، قصه‌گویی، شاهنامه‌خوانی و مهم‌تر از همه گردهمایی خانواده‌ها از داشته‌های شب یلداست. این جشن به عنوان بخشی از هویت ایرانیان در بین مردم باقی است و باقی خواهد ماند. نکته مهم این است که این شب را با این که طولانی‌ترین شب سال است، به عنوان جشن ضد تاریکی می‌نگرند، یلدا سراسر امید است، امید برآمدن آفتاب و امید روشنایی، امید روزهای خوب.

کارکرد جشن‌ها

زندی با اشاره به کارکرد جشن‌ها گفت: موضوعی که بسیار مهم است، کارکرد جشن‌هاست؛ در گذشته مهم‌ترین کارکرد جشن، آگاهی‌دهی و وحدت‌بخشی به جامعه بوده است، چه در دوران دین‌سالاری و چه در دوران مدرن این کار کرد حفظ شده است. یعنی وحدت‌بخشی و آگاهی‌دهی به جامعه. البته برای جشن‌هایی مانند یلدا، نوروز، مهرگان و سده که خاستگاه مردمی دارند، این کارکرد روشن‌تر و ماندگار‌تر بوده است. نکته دیگر این است که انسان یک موجود اجتماعی است و شادمانی از دوره نخستین تکامل به عنوان یک نیاز همراه او بوده است. به مرور زمان، شادی‌کردن و شادمانی و جشن به عنوان یک حق در بین مردمان شناخته شده و در واقع یکی از حقوق مردم شادی‌کردن است. همواره از دیرباز بخش سیاه‌اندیش جوامع بشری با شادمانی مخالف بوده‌اند. در دهه‌های گذشته بخشی کوچکی از جامعه ما نیز با شادمانی و شادی کردن مخالف بودند. در واقع، درحال پایمال کردن حقوق اساسی مردم، یعنی شادی و شادمانی بودند. به همین دلیل در این سال‌ها جشن‌گرفتن و شادی‌کردن به عنوان یک مطالبه عمومی در بین بخش بزرگی از مردم جریان داشت.

او افزود: امروز هم یکی از مطالبات شهروندان، حق آزادانه شادمانی، رقص و پایکوبی است. سخن این است که امروز نباید به هیچ وجه این حق را از خود دریغ بداریم، حتی اگر از آسمان عزا ببارد. به دلیل این‌که اتفاقاً جریان تمامیت‌خواه جامعه به دنبال از‌بین‌بردن این حق است. پس ما نباید با ژست روشنفکری و افسردگی و رفتن به سمت عزاداری از این حق، یعنی حق جشن گرفتن و شادی‌کردن صرف نظر کنیم. به‌خصوص نباید اجازه بدهیم بساط عزاداری را در روی جشن‌های ملی که شکل دهنده هویت جمعی ماست، پهن کنند. اتفاقات بسیار ناگواری در ماه‌های گذشته افتاده و همه مردم ایران ناراحتند. اما با احترامی که دوستان و مطالباتشان قایلم، کسانی که امروز از تحریم جشن‌ها صحبت می‌کند با آن دسته از تمامیت‌خواهان جامعه، نادانسته همراهی می‌کند. به نظر می‌رسد تحت تأثیر فضای حاکم و فضای مجازی چنین مطالبی بیان می‌شود؛ چراکه بیشتر وقتی با این افراد صحبت می‌کنم، متوجه می‌شوم، اینان همان افرادی هستند که برای برد فوتبال انگلستان از ایران عزاداری را تعطیل کرده و جشن می‌گیرند. باید به عناصر و سرمایه‌های فرهنگی و کارکردهای این سرمایه‌ها توجه کنیم. برنامه‌های فرهنگی نباید تعطیل شوند. فرهنگ مهم‌ترین ابزار مبارزه در طول قرون گذشته بوده است. به قول یکی از بزرگان، ایرانی‌ها با شعر حافظ، سعدی و فردوسی خود را نجات می‌دهند.  البته که بارها خود را نجات داده‌اند و مانند سیمرغ در گستره این سرزمین پهناور خود را بازسازی کرده و به پرواز درآمده‌اند.

پایان‌بخش برنامه

پس از پایان سخنرانی حسین زندی، «علی اصغر طاهری» خواننده‌ خوش‌صدای همدانی چند تصنیف را برای مهمانان اجرا کرد .در ادامه برنامه گروه تئاتر به سرپرستی «سعید باغبانی» یک نمایش آئینی به گویش همدانی اجرا کردند، که مورد توجه حاضران قرار گرفت. در پایان برنامه «پاشا رجبلو» نوازنده سنتور به تک‌نوازی  پرداخت و سعید باغبانی و «مرتضی بختیاری» نوازنده تنبک شعری از محمود شریفی امینا را به خواندند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.