نگاهی به ادبیات چک به بهانه انتشار کتاب «هفتاد و هفت افسانه پراگ»

0

*مهرداد نهاوندچی

  • نگاهی به ادبیات چک

وقتی درباره ادبیات چک حرف می زنیم، کار ساده ای نیست مشخص کردن این‌که دقیقا چه جغرافیایی مد نظرمان است. این سرزمین از گذشته تا به امروز دستخوش تغییرات متعددی شده و جمهوری چکی که اکنون در اروپا می بینیم، تفاوت های بسیاری با برای مثال چک زمانه کافکا دارد. جمهوری چک تا سال ۱۸۰۶ میلادی، بخشی از امپراتوری مقدس روم بود و سپس تا زمان فروپاشی امپراتوری اتریش مجارستان، جزو آن سرزمین محسوب می شد. در سال ۱۹۱۸ کشور چکسلواکی تأسیس شد. آن‌چه امروز به عنوان ادبیات چک می شناسیم، در واقع آثار نویسندگانی است که در این جغرافیا زاده شده و به زبان مادری خود، چکی، نوشته اند. هرچند موارد نادری چون فرانتس کافکا نیز هستند که با وجود رشد و زندگی در سرزمین چک، به زبان دیگری مانند آلمانی می نوشتند. چکسلواکی در سال ۱۹۹۲ به دو کشور جمهوری چک و اسلواکی تبدیل شد.

مهرداد نهاوندچی
مهرداد نهاوندچی
شاید دوست بدارید :
  • چرا ادبیات داستانی چک اهمیت دارد؟

یکی از کارکرد های ادبیاتْ اعتراض به وضع موجود و دفاع از ستم دیدگان است. ادبیات چک از ابتدا، مانند بسیاری از دیگر کشورهای اروپای مرکزی و شرقی، با مشکلات سیاسی و فرهنگی بسیاری روبه رو بوده است. به همین سبب وقتی به آثار داستانی این سرزمین می نگریم، شاهد تأثیر و حضور انکارنشدنی سیاست در آن خواهیم بود. نوشته های نویسندگانی از قبیل ایوان کلیما (زاده ۱۹۳۱) و واتسلاف هاول (۲۰۱۱-۱۹۳۶) مصداق هایی برجسته از این ادبیات متأثر از سیاست هستند. شاید آغاز ادبیات سیاسی چک را بتوان سال ۱۹۱۸ و تأسیس کشور چکسلواکی قلمداد کرد که همراه بود با مسئله ای دیگر. اهمیت دوم و چه بسا پررنگ تر ادبیات چک به روایت های بدیع و خاص نویسندگانی همچون کارِل چاپِک (۱۹۳۸-۱۸۹۰) بر مدار مفهوم «انسانیت» و رؤیاهای این نویسندگان برمی گردد، رؤیاهایی که در مواجهه با پیشرفت های شتابان بشر در اوایل سده بیستم شکل می گرفتند. نگاه نیست انگارانه آن ها و دید سیاهشان به رویدادهای زمانه که معمولا با طنزی گزنده همراه می شد، ادبیات چک را به یکی از سردترین و تلخ ترین نمونه های ادبی در اروپا تبدیل می کرد. برای مثال، در رمان «کارخانه مطلق سازی» چاپک، شاهد نگاه سیاه و در عین حال انتقادی او به پیشرفت فناوری و بهره برداری حداکثری از انرژی هستیم. چاپک در عمل، یکی از نخستین آثار پادآرمان شهری را خلق می کند که در مقایسه با آن‌چه نویسندگان امروز مانند مارگارت اتوود در این زمینه می نویسند، چه بسا خلاقانه تر است. برخی ادبیات شناسان معتقدند سقوط پادشاهی هابسبورگ (از دودمان های حاکم بر چند کشور اروپایی) و خیزش و تشکیل چکسلواکی هرچند موجب افول وضعیت اقتصادی مردم شد، شکوفایی ادبی چک را به همراه داشت. چک ها علاقه شدیدی به کنایه و طنز سیاه داشته اند. در این میان، اگر نگوییم مهم ترین، یکی از بااهمیت ترین رمان های تاریخ ادبیات چک را یارُسلاو هاشِک (۱۹۲۳-۱۸۸۳) در سال های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۳ منتشر کرد. «سرباز خوب شوایک» تا امروز به پنجاه وهشت زبان مختلف ترجمه شده که از این حیث در میان آثار نویسندگان این کشور رکورددار است. رمان هاشک قصه ای ساده دارد. خبر ترور فرانتس فردیناند، ولیعهد پادشاهی اتریش- مجارستان، در سارایوو به گوش مردم پراگ می رسد. در پراگ، شوایک متوجه این اتفاق و شروع جنگ جهانی اول می شود. نمایشنامه های انتقادی و داستان های سیاسی چک ها در خارج از مرز های چکسلواکی مورد توجه دوستداران ادبیات قرار می گرفتند و نگاه جوامع دیگر بیش ازپیش به کشوری معطوف می شد که تا قبل از این ادبیاتش را آن چنان جدی نمی گرفتند. در میان کشورهای اروپای شرقی و مرکزی، چک کشوری است که ادبیاتش به شکلی قابل تأمل مورد توجه مترجمان و مخاطبان در ایرانی قرار گرفته است. «کارخانه مطلق سازی» کارل چاپک از نخستین آثار ادبیات چک بود که در ایران مطرح شد و حتی صادق هدایت مقدمه ای بر آن نوشت. هم چنین آثار نویسندگانی نظیر میلان کوندرا، ایوان کلیما و بهومیل هرابال به فارسی ترجمه شده اند که از پرفروش ترین این آثار می توان به ترجمه پرویز دوائی از «تنهایی پرهیاهو» ی هرابال و پرویز همایون پور از «سبکی تحملناپذیر هستی» کوندرا با عنوان «بار هستی» اشاره کرد. از آن میان، می شد در این مطلب به بهومیل هرابال نیز پرداخت که ظاهرا کوندرا او را بهترین نویسنده معاصر چک دانسته است اما محدودیت حجمی از سویی و کم رنگ بودن نام هرابال در مقایسه با دیگر نویسندگان بزرگ چک در منابع انگلیسی زبان ما از سوی دیگر، سبب شد به همین اشاره ها بسنده کنم.  فرانتس کافکا (۱۹۲۴-۱۸۸۳) دیگر نویسنده نامداری است که جز به یادی به او نپرداختیم. علت این امر هم نوشتن او به زبان آلمانی است و این‌که اساسا آثار این نویسنده جهان شمول را جزو ادبیات آلمانی زبان به شمار آورده اند.

  • شهر جادویی پراگ

کتاب «۷۷ افسانه­ی پراگ» افسانه­ها را با ساختمان­ها و مکان­های مختلف شهر تلفیق کرده است. ترکیبی از ادبیات، میراث فرهنگی و گردشگری است. در واقع این کتاب، به مانند یک راهنمای گردشگری ادبی عمل می­کند. نویسنده با انتخاب افسانه­ها از گوشه و کنار پراگ، مسیری برای حرکت در شهر ارائه کرده و حین معرفی نقاط تاریخی و دیدنی، داستان­های عامیانه­ این جاذبه­ها را بازگو می­کند.  در این کتاب افسانه­های حوالی روح، مرگ، شیطان، جن، جادو، کلیسا، صومعه سرا، طمع، کینه، حسد و همچنین تعارضات بین مذهب کاتولیک و پروتستان  در پراگ آورده شده است. در جاهایی نیز به روایاتی مانند پیشینه به وجود آمدن و شکل­گیری (وجه تسمیه) شهر پراگ، برخی کلیساها و ابنیه مهم و همچنین ورود یهودیان و به وجود آوردن محله اختصاصی خود در این شهر با شکوه و تاریخی اشاره شده است.  این کتاب در سال ۱۴۰۰ متشر شده است، پرویز دوایی مقدمه­ای بر آن نوشته، عکاس و طراح جلد آن نیز «مجید برزگر» فیمساز همدانی و برادر مترجم اثر است.

از پیشگفتار مترجم: شب­های مه گرفته، خیابان­های وهم­آلود، ساختمان­های اسرار آمیز، در این میان ارواح سرگردان مجسمه­هایی که در تمام شهر پراکنده­اند، از پل چارلز گرفته تا پل­های قلعه جدید، به ناگاه از میان مه بیرون می­آیند و تو را با خود به جایی می­برند که از آن بی­خبری، به درون داستان­هایشان! به شهر پراگ خوش آمدید!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.