پشت سر هم در ترافیک!

0

*فرزاد سپهر

*خبرنگار و معمار

خواندن نوشته‌های حک‌شده بروی شیشه عقبی یا پشت سر خودروهای باری یک وقت‌هایی نکته‌های خوبی می‌شود برای استفاده به عنوان تکیه‌کلام و عنوان یک یادداشت در «همدان‌نامه». بروی شیشه عقبی نوشته بود: ما فقط در ترافیک پشت سر همیم!

خیابان‌های شلوغ شهر

خیابان‌های شهر با نام بلوار، اتوبان یا معبر اصلی با عرض‌های متفاوت از ۱۲ تا ۲۰ متری در ساعت‌هایی از روز و شب، دیگر مسیر حرکت و عبور آسوده نیستند؛ چراکه اگر یک لحظه حواست نباشد یک حادثه با خودروی مقابل یا کناری، بساط تصادف و اضافه‌کردن راه‌بندان و کلا چندین ساعت معطلی به دنبال می‌آورد. معابر شهر شلوغ شده و افزایش تعداد خودروها با سرنشین‌های کم‌تعداد را می‌توان دلیل آن دانست.

وقتی ترافیک شهری تشدید می‌شود که معبر عبوری این تعداد کلافه‌کننده خودرو به هر دلیل بسته بشود یا حرکت عابران پیاده در عرض خیابان مانع از تردد راحت باشد. در این مواقع است که ترافیک خودروها متراکم شده و معبر یا کلا بسته می‌شود یا بسته به میزان صبر رانندگان برای گشایش زمان می‌برد! که اگر این صبر و حوصله سر برود آن وقت برخورد خودرو با عابرپیاده خودش می‌شود دلیل داد و هوار و بوق‌های ممتدد خودرو.

حواس‌پرتی‌های عابرپیاده

سر در تلفن همراه و قدم در خیابان، تصویر دائم و در حال تکرار ما عابران پیاده به هنگام عبور از کنار هم شده است. «از کنار هم می‌گذریم» نام یکی از آثار سینمایی زنده‌یاد ایرج کریمی است و اگر این نام را بخواهیم در شرایط امروز دوباره بخوانیم می‌شود گفت از کنار هم می‌گذریم منتها با تلفن همراه!

یک طرفه قضاوت نکنیم و همه تقصیرهای ترافیکی را بر دوش راننده‌های خودروها نگذاریم در این صورت است که حواس‌جمعی عابران پیاده ارجمند، زن و مرد و پیر و جوان و کودک، در مسیریابی و عبور با اطمینان راننده‌های خودروهای شهر بسیار کاربردی و اثرگذار است.

خط واحد حکمران تنها

خیابان‌های شهر به هنگام عبور اتوبوس‌های واحد به دلیل توقف و پارک خودروها خود مستعد ترافیک هستند. توقف و پارک خودرو در نقاط گردش به چپ از مسیر خط سرعت بلوار که خودش جای اما و اگر دارد و عامل ترافیک است، نیز دلیل افزایش ترافیک می‌شود. اتوبوس‌های خط واحد برای گردش به چپ نیاز به دور گرفتن و عبور با طی مسیر طولانی‌تر دارند که خود موجب توقف موقت خودروها به ویژه در مسیر خط سرعت بلوار است. ایجاد ترافیک در مواقع یاد شده معمولا با این عبارت از طرف سرنشین‌های خودرو همراه است: خدا به داد برسه باز هم اتوبوس رسید!

شهر و شهروندان زخمی

حوصله سر می‌برد و اگر کمی فقط کمی دغدغه‌هایی از جنس دیگر داشته باشید، ترافیک حوصله سر می‌برد و طاقت که طاق بشود یا مجبور به تماشای جر و بحث و دعوای راننده‌ و عابر پیاده می‌شوید یا در حریم امن خودرو پشت فرمان یا کنار راننده پناه می‌گیرید و نمایش پانتومیم دعواهای روزانه و شبانه را مشاهده می‌کنید! هم شهر زخمی است و هم شهروندان از دردسرهای ناتمام کار و زندگی. این زخم حتی اگر توسط سخنران‌های پشت تریبون و میز انکار بشود و شرایط را امن و راحت البته برای خود و خانواده گرامی اعلام کنند، باز هم زخم بر صورت شهر هویداست و ترافیک بر این زخم بیش از پیش پنجه می‌کشد.

عصر و غروب، خسته و کم‌توان در راه رسیدن به خانه هستیم تا قدر زمان استراحت کنار خانواده را بیشتر بدانیم، اما تراکم خودروها و معابر شهر به‌خصوص چهارراه‌ها بر این زمان از دست رفته تلخند می‌زند.

چهارراه

حذف میدان و تبدیل آن به چهارراه، ابتدایی‌ترین راه‌حل است، اما برای نتیجه‌گرفتن درست و اصولی، راه‌حل قطعی نیست. محاسبه تراکم عبوری از خودروها و در اصطلاح ساعت‌های پرترافیک یا زمان‌های قفل‌شده در ترافیک برای پیداکردن راه‌حل کمک‌حال است. داستان چهارراه‌های شهر و یا میدان‌های تبدیل‌شده به چهارراه و گاه بالعکس یعنی چهارراه‌های تبدیل شده به میدان خود ماجرای دیگری است که زمان بیشتری برای عبور و توقف ایجاد می‌کند.

«چهارراه» نام نمایشنامه‌ای اجرا شده توسط استاد بهرام بیضایی است. شاید بشود موقع رسیدن به چهارراه‌های شهر از بهرام بیضایی و نوشته‌اش با عبور آدم‌ها و عابران شهر و روایت قصه‌های هرکدام یاد کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.