یادداشت‌هایی بر جامع‌التواریخ- بخش دوازدهم
گزارش‏ نوروز جمشیدی، نوروز معتضدی و نوروز سلطانی در جامع التواریخ

0

*علی اصغر بشیری

*نویسنده و پژوهشگر

در کتاب جامع‌‏التواریخ، بخش ایران و اسلام (سه جلد)، در شش موضع از نوروز نام برده شده است. در این مواضع، چهار گزارش اصلی درباره نوروز بیان شده و دو گزارش حاشیه‌‏ای و مرتبط با نوروز آمده است. در این جستار به این گزارش‎های اصلی و حاشیه‏‌ای اشاراتی خواهد شد و درباره هر مورد توضیحاتی بیان خواهد شد.

گزارش اول: بنیان‏گذاری نوروز

چنان‌‏که در بسیاری از متون اساطیری و تاریخی آمده، بنیان نوروز را به جمشید منسوب می‌‏دارند که همین گزارش نیز در جامع‌‏التواریخ آمده است: «چون جمشید اقطار عالم و آفاق گیتى را زیر پر و بال نورگستر عدل‌پرور خویش آورد، و عالمیان در کنف رعایت میمون و سایه رأفت همایون او آسوده و غنوده گشتند، بفرمود تا جمله ملوک و اصحاب اطراف و مردم جهان به اصطخر حاضر شوند که جمشید در سراى نو بر تخت خواهد نشستن و جشن ساختن. خلایق روى به اصطخر آوردند. و چون آفتاب عالم‌تاب به نقطه اعتدال ربیعى رسید، در آن سراى اصطخر مذکور مبتهج و مسرور تاج سرورى بر سر و قباى سلطانى در بر، بر متکّاى دولت تکیه زد و بساط‍‌ نشاط‍‌ بسط‍‌ کرد و فرش عیش و عشرت بگسترد، و آن روز را نوروز نام نهادند، و آن روز هرمزد از فروردین بود و از آن وقت باز جشن نوروزى در میان مردم آئین شد. جهانیان را به وفور بذل و احسان و شمول عدل و داد وعده داد و ظلّ‌ حفاوت و مهربانى بر دانى و قاصى و اذناب و نواصى مبسوط‍‌ داشت و زبان کامگارى بگشاده» (رشیدالدین فضل‎الله، ۱۳۹۲، ج۱: ۱۱۰).

چند نکته در گزارش مذکور گفتنی است: یکی این‌که این بخش در کتاب المعجم فی ملوک آثار العجم نیز آمده است و به همین ترتیب در متونی دیگری نیز شاید تکرار شده است. مورد دیگر این‌که تأکید شده که جمشید در اصطخر این جشن را بنیان نهاد؛ شاید با توجه به این گزارش و گزارش‌‏هایی شبیه به این، وجه تسمیه تخت جمشید موضوعیت می‏‌یابد. احتمال دارد که در بنیان‏گذاری نوروز و سازندگان تخت جمشید ارتباطی باشد؛ یعنی این احتمالات را باید در نظر گرفت که هخامنشیان از کسانی بوده‌‏اند که این جشن را یا بنیان نهاده‌‏اند و یا در برگزاری آن سعی وافر داشته‏‌اند؛ چنان‌‏که برخی نظریه‏‌ها نیز بر این امر تأکید دارد که تخت جمشید در مرودشت، مکانی بوده که نوروز را در آن برگزار می‌‏کرده‌‏اند.

گزارش دوم: ایوان نوروز، جایی برای شکرگزاری

در بخش گزارش پادشاهی بهرام گور، گفته شده که بهرام خراج بسیاری را به مردم بخشید و دستور داد که دفترهای بدهکاری مردم را در آتش بسوزانند. مردم نیز برای شکرگزاری در آتشکده‌‏ها رفتند. این گزارش در این بخش از جامع‌‏التواریخ به نقل از شاهنامه فردوسی آمده که بدین قرار است:

ز باقى که بُد در جهان سر به سر

همه برگرفتند یک با دگر

نود بار و سه بار کرده شمار

هزاران درم بُد هزاران هزار

ببخشید و دفتر بر آتش نهاد

همه شهر ایران به دل گشت شاد

چو آگاه شد زان سخن هر کسى

همى آفرین خواند هر کس بسى

برفتند یکسر به آتشکده

به ایوان نوروز و جشن سده

همى مشک بر آتش افشاندند

به بهرام بر آفرین خواندند

(رشیدالدین فضل‎الله، ۱۳۹۲، ج۱: ۷۵۳).

از این گزارش چنین برمی‎آید که برخی مکان‌‏ها مخصوص جشن سده و نوروز بوده‏‌اند که مردم در دیگر اوقات سال نیز برای شکرگزاری یا امور عبادی خود بدان‏‌جا می‌‏رفته‏‌اند؛ چنان‌‏که در این بخش اشاره شده که مردم به ایوان نوروز می‏رفته‏‌اند و این بیت شایسته درنگی ویژه است.

گزارش سوم: ذکر نوروز معتضدی

یکی از مسائل مهم و مرتبط با نوروز، نوروز معتضدی است. طبق گزارش‌‏هایی که از بیرونی و دیگر مورخان آمده، گفته شده که در سال ۲۸۲ هـ.ق، معتضد خلیفه عباسی، برای تثبیت امور مالیاتی خود یک روز را تعیین کرد که مصادف با یازدهم حریزان بود و گفته شده با اول خرداد مصادف بوده است. این تقویم حدود یک قرن رواج داشت (تقی‌‏زاده به نقل از:کریستوفرتی، ۲۰۱۶).  در جامع‎التواریخ در بخش خلافت معتضد و در وقایع سال ۲۸۲ هـ.ق، به این موضوع اشاره شده است: «ذکر حوادث سنه اثنتین و ثمانین و مائتین: درین سال نوروز معتضدى شد، در یازدهم حزیران که وقت ادراک غلات و ثمار و فواکه است.» (رشیدالدین فضل‎الله، ۱۳۹۲، ج۲: ۱۳۸۱).

گزارش چهارم: ایجاد تقویم جلالی با مبدأ نوروز

تاریخی که ما امروزه با نام هجری خورشیدی (یا شمسی) استفاده می‏‌کنیم، از زمان سلطان جلال‏‌الدین ملکشاه و زیر نظر تعدای از دانشمندان و به‌‏خصوص حکیم عمر خیام، ایجاد شده و گفته شده که تقویم‌‏های دقیق جهان نیز هست. در جامع‌‏التواریخ در ذکر اتفاقات دوران خلافت المقتدی بامرالله، به واقعه ایجاد تقویم جلالی اشاره شده است: «ذکر خلافت المقتدى بامراللّه ابوالقاسم عبداللّه بن ذخیره ابوالعبّاس محمّد القایم باللّه: خلایق به خلافت برو بیعت کردند. و نظام‌الملک و ملکشاه، ابوالمظفّر اسفزارى و میمون بن النّجیب الواسطى و عمر بن ابراهیم خیّام را حاضر کردند تا او کبیسه‌ها را جمع کرده و نوروز در اوّل روزى آورد که آفتاب به حمل رود، و آن را کبیسه جلالى و ملکشاهى نام کردند و براى او رصدى بستند، و در آن مال بسیار صرف شد تا آخر عمر ملکشاه، والسّلم.» (رشیدالدین فضل‎الله، ۱۳۹۲، ج۲: ۱۴۵۳).  بر اساس این گزارش، خواجه نظام‏‌الملک در این زمینه نقش مهمی داشته و بعید نیست که اصلاً این موضوع با نظر او انجام شده است. موضوع دیگر صرف هزینه بسیاری که برای این کار شده و گویا تا پایان عمر جلال‏الدین ملکشاه زمان برده و به نام او نیز تقویم جلالی نامیده شده است.

گزارش پنجم: اشاره به نوروز سلطانی

از نام‏‌هایی که برای نوروز گفته‏‌اند، نوروز، نوروز جمشیدی، نوروز معتضدی، و نام‌‏های مختلفی است؛ یکی دیگر از نام‌‏هایی که برای نوروز گفته شده، نوروز سلطانی است. برخی گویند نوروز سلطانی دقیقاً روز اول فروردین است و برخی نیز گویند که روز نهم فروردین است. با جست‌‏وجویی که در اینترنت انجام شده، به نظر رسید که در برخی از شهرها، روز نهم فروردین را با نام نوروز سلطانی جشنی خاص‏‌تر و ویژه‌‏تر نسبت به نوروز برگزار می‏‌کنند؛ در هر صورت اشاره به نوروز سلطانی در ذکر حوادث سال ۵۸۰ هـ.ق(؟) -که داستان ایوبیان- آمده است: «ذکر حوادث سنۀ [ثلث] و ثمانین و خمسمایه: در این سال اتّفاق افتاد که غُرّۀ محرّم روز نوروز سلطانى بود. اوّل سال عرب و اوّل سال فرس و اوّل هفته. صلاح‌الدّین یوسف بن ایّوب کرک و شوبک را محاصره کرد، و پیرامون نهب کرد و حدود عکّا نیز بگشاد، فتح طبریّه کرد» (رشیدالدین فضل‎الله، ۱۳۹۲، ج۲: ۱۵۰۸).

گزارش ششم: اشاره به عیدی دادن در نورز

در نسخه‏ بدل‎های جامع‏‌التواریخ، در یکی از نسخ در بخش پادشاهی زوطهماسب چنین آمده است: «…و افراسیاب … آگاه شد که کار ایران ضعیف شده است. بیامد و ملک عجم بگرفت و بر ایشان جورها کرد و رسم‌هاى منوچهر بگردانید از عدل و داد، و شهرها خراب کرد و آب‌ها خشک شد، و پنج سال قحط بر ایشان افتاد، و در جور افراسیاب بماندند. مدّت دوازده سال، پس زو بیرون آمد و سپاه ایران با او بیعت کردند و با افراسیاب جنگ کردند و او را از آن زمین بیرون کردند، و باز به ترکستان شد. و آن روز که افراسیاب را هزیمت کردند، و عجم از جور و ستم او رهایى یافتند، آبان روز بود [از] آبان ماه، عجم آن روز را عیدى دادند [کذا: ظاهراً: عید دارند یا دانند] چون نوروز و مهرگان.» (رشیدالدین فضل‎الله، ۱۳۹۲، ج۳: ۱۵۷۵). براساس این گزارش، در روزی که افراسیاب شکست خورد، مردم عیدی دادند؛ دقیقاً همانند نوروز و مهرگان و همین گزارش تأکید دارد که در نوروز و مهرگان مردم به هم عیدی می‏داده‌‏اند و این موضوع برای جشن‌‏ها و شادی‌‏های بزرگ بوده؛ چنان‏‌که در شکست افراسیاب نیز این اتفاق افتاده است.

منابع

رشید‎الدین فضل‎الله همدانی: ۱۳۹۲، جامع‎‌التواریخ (تاریخ ایران و اسلام-۳ج)، تصحیح و تحشیه: محمد روشن، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، چاپ اول.

فردوسی، ابوالقاسم: ۱۳۸۶، شاهنامه (ج۱)، تصحیح: دکتر جلال خالقی مطلق، تهران: بنیاد دایره‌‏المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی)، چاپ اول.

کریستوفرتی، سیمون (۲۰۱۶). «نوروز». ترجمه: ملیحه درگاهی. دانشنامه ایرانیکا. زیر نظر: احسان یارشاطر.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.