آب در خیال رودخانه گنجنامه
*فرزاد سپهر
*روزنامهنگار و معمار
به وقت تفریح عصرگاهی
تفریح عصرگاهی شهروندان همدانی در چهار فصل سال اگر کار و مشغله روزانه برای قدمها، جانی بگذارد مسیر عباسآباد و مسیر بلوار ارم است و میدان عباسآباد و گنجنامه. رودخانه گنجنامه وقتی به میدان عباسآباد مزین به تندیس و مجسمه کوهنورد میرسد، میشود بالای پل ایستاد و گردش آب رود را نظاره کرد. این رود تنها رودخانه شهر یا از جمله رودخانههای شهر است که میشود نزدیکش رفت و از صدای پای آب کیف کرد.
زبالهها بسیارند
یک عصر در همین حوالی تیرماه با هوای کمی خنک شده عصرگاهی، قدمها را به شماره میرساند تا بالای پل و نگاه به قامت تندیس کوهنورد. به سمت گنجنامه کوچه گردهپزی، نان سنتی قدیمی همدان، سالهاست نامش را از نانوایی ابتدای خود گرفته و عطر گرده به ضم گاف توقفی حتا طولانی را در صف نان برای خرید گرده را کوتاه میکند.
بعد پای پل میایستیم و مسیر رود را نگاه میکنیم. زبالههای پلاستیکی در دو طرف رود زشت است و ابروهایمان را گره میاندازد. شاید یکی از دلایل مسئولان امر در شهرداری برای سرپوش گذاشتن به رودها پاک کردن صورت مسئله یعنی همین آلودگیهای ایجاد شده توسط شهروندان باشد.
همین عصر با هوای کمی خنکشده، به نگاهم تعجبی مضاعف میبخشد وقتی شاهد هستم آقا و خانمی از خودرو پیاده میشوند و از صندوق عقب کیسهای پر از زباله میوه در رودخانه میاندازند. نمیشود بیتفاوت باشیم. جلوتر میروم و میگویم این چه کاری است آخر؟! آقا با همان گویش همدانی میگوید: خب روخانهست خب، آب میوره آشغالها ره! مگر تو ماخوای تمیز کنی؟! با خودم میگم آره این شهر را من هم وظیفه دارم تمیز کنم و آب رودخانه گنجامه تنها زبالههای رسیده به مسیرش را برده و کثیفیها به دیوارههای پل همچنان ماسیده است.
رود اگر سر باز بود!
همدان با وجود هفت رود دره دیرزمانی شهری سرسبز بود. دره گنجنامه رودخانهای دارد که مسیر حرکتی آن را تنها تا همان میدان عباسآباد و پل بسته شده بالای آن میبینیم. رود جاری از دره مرادبیک به میدان دره نرسیده به زیر مسیر کوچه و خیابان مدفون شده است و اگر مسیر را به روی نقشه دنبال کنیم به خیابانی میرسیم که از رود تنها نامش را دارد. خیابان بینالنهرین همدان از میدان جهاد با نام میدان دانشگاه سابق تا میدان آرامگاه بوعلی به موازات خیابان بوعلی با رودی در زیر پای خود کشیده شده است. اگر همین مسیر را طراحان شهری به شکلی اجرا میکردند که رود در دو طرف حرکت میکرد قطع یقین زیبایی افزونتری داشت!
خیال خوش رودخانه
رودخانههای همدان سربسته شده و به قول مسئولان امر شهر دیگر از بوی زباله و فاضلاب ریخته شده در آن خبری نیست و در عوض ساخت و سازهای بیقواره در حاشیههای زمانی رودخانههای شهر به سرعت ساخته یا در واقع هوا شده است. در مسیرهای منتهی به پایان یا آغاز شهر بسته به ورود یا خروج از شهر در کنار مجموعه فرهنگی عینالقضات همدانی و بوستان مجاور آن با نام زیبای باغ ایرانی، یک رود هویدا بود. پل بسته شده بر همین رود که دیگر نشانی از آن نیست زمانی بوی بسیار نامطبوعی پخش میشد و همانطور که گفتم دلیل پوشیده شدن همین رودخانه.
رودخانههای همدان برای جاری شدن به سرسبزی و شادابی هنوز جاری هستند و خیال خوش عبور شهروندان همدانی را کنار خود به خواب میبینند تا شاید ذهن مسئولان امر در شهر، تعبیر رویاهایشان باشد.