در گفتگو با کارشناسان مورد واکاوی قرار گرفت:
شورای اجتماعی محلات؛ فرصت یا تهدید؟
مطابق با قانون شوراهای کشور که در سال ۶۱ به تصویب رسیده است، شوراها از سطح محلات، تعریف شدهاند یعنی پیش از تشکیل شورای شهر، باید شورای محلات شکل میگرفتند و از دل آنها اعضای شورای شهر انتخاب میشدند. با این تعریف قانونی، شورا خصلتی محلهای دارد. اجرایی نشدن این قانون، باعث شده است که نظارت صحیحی بر روی محلات مختلف شهر و مشکلات آنان صورت نگیرد؛ زیرا شاید در شهرهای کمجمعیت، اعضای شورای شهر بتوانند مشکلات آن شهر را رصد کرده و حل کنند اما در کلانشهرها، رشته کار از دست شورای شهر خارج شده و جای یک حلقه واسط بین هر محله و شورای شهر و شهرداری، خالی به نظر میرسد. شاید بشود این شکاف را با تشکیل شورای اجتماعی محلات و مشارکت دادن مردم در بررسی و حل مشکلات آن محل، پر کرد. به دلیل اینکه این کار اگر به شیوهای صحیح انجام شود میتواند به عنوان فرصت تلقی شده و ضمن هویت بخشی به محلات، اعتماد از دست رفته مردم به مسئولان را تا حدی به آنها بازگرداند.
تبعات تشکیل شورایاری
«مهدی ترکمان» کارشناسی ارشد جامعهشناسی و دکترای مدیریت کسب و کار دارد. او فعال مدنی و پژوهشگر اجتماعی نیز هست. ترکمان لزوم تشکیل شورای محلات و شورایاریها از منظر جامعهشناسی شهری را تحلیل کرده و میگوید: اگر ما سرمایههای یک جامعه را به سرمایههای طبیعی، انسانی، اجتماعی و اقتصادی تقسیم کنیم، اهمیت و ضرورت تشکیل شورای محلات، زیرمجموعه سرمایه انسانی قرار میگیرد، هر چند ممکن است به طور غیر مستقیم روی سایر سرمایهها نیز تأثیر بگذارد.
این جامعهشناس در ادامه میگوید: شورای محلات به ساکنان محله، احساس سودمندی و تأثیرگذاری بر روند زندگی اجتماعیشان را داده و در نتیجه افراد احساس امنیت بیشتری میکنند. به خاطر این احساس تعلق داشتن، بزهکاری نیز کم خواهد شد. از طرفی اثر بخشی پروژههای مدیریت شهری افزایش یافته و هزینههای کمتری صرف پروژهها میشود.
ترکمان اضافه میکند: از سوی دیگر، نهادهای مدنی عامل مهمی در توسعه پایدار بوده و شورای اجتماعی محلات به عنوان یک نهاد مدنی میتواند انتقالدهنده خواست و نظر مردم به هرم بالای قدرت باشد.
آسیب شناسی شورایاریها
مهدی ترکمان با اشاره به اینکه شورایاریها ممکن است به جای فرصت، تهدید باشند اظهار میکند: تجربه شورای محلات تهران نشان داد که در حین اجرای شورایاریها، با مشکلات و چالشهایی روبرو خواهیم شد. یکی از مسائلی که وجود دارد، ابهام جایگاه و حدود اختیارات شورایاریهاست. به نظر میرسد که شورایاریها به عنوان بازوی مشورتی شورای شهر محسوب شده و اهرم قانونی مؤثر و ضمانت اجرایی نداشته و سایر ارگانها ملزم به پاسخگویی به شورایاریها و تبعیت از آنها نیستند.
او ادامه میدهد: مسأله دوم این است که شورایاریها ممکن است اجتماعی از افرادی باشند که به دنبال منافع شخصی خود، کاندیدا شده و رأی آوردهاند مانند مشاورین املاک یا نهادهایی که روحیه اقتدارگرایانه دارند. این افراد میتوانند با کسب اطلاعات از تغییرات احتمالی منطقه، قیمت خرید یک منطقه را کاهش یا افزایش دهند.
این جامعهشناس در ادامه میگوید: در واقع چه زورمندی سیاسی و چه زورمندی اقتصادی میتواند آسیبهایی به شورایاریها وارد کرده و در نتیجه، منافع جمعی در نظر گرفته نشود. در مقابل، هر چه بتوانیم به مردم آگاهی داده و با مشارکت حداکثری آنها، شورایاری را پیش ببریم و از طرفی سایر نهادها را برای همکاری با شورایاریها توجیه کنیم، نتایج مثبتتری را شاهد خواهیم بود.
مسئولیتهای متقابل
ترکمان وظایف مردم و شورایاریها در قبال یکدیگر را برشمرده و میگوید: مردم باید این نهاد را به یکدیگر معرفی کرده و در شناسایی آن بکوشند. دوم اینکه در تشکیل شورای محلات، مشارکت کرده و هسته اولیه را با قدرت بیشتری تشکیل دهند تا از ورود اشخاص ذینفع به شورا جلوگیری شود و سپس پیگیر اقدامات انجام گرفته یا نگرفته شورایاری باشند و بر آن نظارت کنند.
مهدی ترکمان با اشاره به وظایف این نهاد در مقابل مردم میگوید: شورایاریها نیز باید انتقادپذیر بوده و در تصویب طرحها واقعبین باشند، منافع جمعی را بر منافع شخصی ترجیح داده و همه افراد آن محله را درگیر مشارکت کنند. اعضای شورای محلات باید با مردم ارتباط مستمر داشته باشند و از مردم درخواست مشارکت کنند تا مردم احساس بیگانگی با شورایاریها نداشته باشند.
تصمیمگیری خرد اما کلان
مهرداد خضریان کارشناس ارشد معماری است اما در زمینه طراحی شهری فعالیت داشته است. موضوع شهر و مسائل شهری برای او اهمیت ویژهای دارد. او همچنین روی یک طرح تحول شهری به نام نوزایی همدان کار کرده است.
از تئوری تا عمل
خضریان در خصوص نقش تشکیل شورای محلات در اداره شهر میگوید: این موضوع بستگی زیادی دارد به ساز و کارهایی که برای این شوراها تعریف میشود، اما به نظر میرسد شورای محلات به منزله ابزاری ارتباطی بین مردم و شورای شهر است که از طریق آن یک سری اطلاعات آن محله به شورای شهر منتقل شده تا شورای شهر بر اساس این اطلاعات تصمیمات شهری برای آن منطقه بگیرد. خضریان ادامه میدهد: اگر منظور از شورای محلات، این تعریف است که خیلی خوب است زیرا کالبد شهر، از اجزای ریزی تشکیل شده است و انسانها، بعد زنده شهر هستند و اتفاقاتی که در شهر میافتد باید از کانال این اجزا باشد و تصمیمات بزرگی که گرفته میشود باید از دل تصمیمات خردی که در محلات گرفته میشود، بیرون بیاید اما به نظر من به دلیل آماده نبودن بستر فرهنگی و از طرفی ناامیدی و بیاعتمادی مردم به مسئولان، مردم ما مشارکتپذیر نبوده و در نتیجه شورای محلات ممکن است آنطور که انتظار میرود، خروجی مثبتی نداشته باشد.
این معمار همدانی اضافه میکند: شاید اگر هزینهای که صرف تشکیل این شوراها میشود، صرف آموزش شهروندی شود نتیجه بهتری را شاهد باشیم زیرا این شوراها زمانی مؤثر خواهند بود که حساسیت مردم نسبت به موضوعات شهری افزایش پیدا کند.
لزوم مشارکت اجتماعی شهروندان
خضریان در رابطه با لزوم مشارکت شهروندی بیان میکند: شهر مجموعهای از کالبدها و فضاهای شهری و اتفاقاتی است که در این فضاها رقم میخورد. این اتفاقات را موجودات زندهای که در شهر زندگی میکنند و تعاملی که بین آنها وجود دارد، رقم میزند. در یک شهر، یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار، همان شهروندان هستند. هر چه مردم یک شهر، نسبت به مسائل پیرامون خود، آگاهتر بوده و خود را در پیوستگی با شهر ببینند، در کیفیت نهایی شهر تأثیرگذار خواهد بود بنابراین مشارکت عمومی هر شهروند، بسیار اهمیت داشته و نوعی مسئولیت اجتماعی است که باید به آن توجه شود.
خضریان در ادامه به ضرورتهای اجرای این طرح اشاره کرده، میگوید: مدهد: برای اینکه این مشارکت، خروجی مثبتی داشته باشد، مردم باید به طرق مختلف آموزش دیده و بستر فرهنگی لازم را ایجاد کنند. از طرفی مردم باید ببینند که سیستم اداره کننده شهر، با آنها شفافیت دارند. وقتی شفافیت و صداقت وجود داشته باشد، شهروندان به شهر احساس تعلق خاطر بیشتری پیدا کرده و به داشتن مشارکت اجتماعی ترغیب میشوند.
سمانه اسکندری
خبرنگار
هفته نامه خبری الوند