فرار از مدرسه
آمار ترک تحصیل دانشآموزان پسر در حال افزایش است
همداننامه: چندی است خبرهایی مبنی بر افزایش آمار ترک تحصیل دانشآموزان پسر منتشر میشود که نگرانیهایی به دنبال داشته است، اما آیا ترک تحصیل واقعا اتفاق بدی است؟ پرونده پیشرو به این موضوع میپردازد.
*همداننامه بررسی میکند:
*عوامل ترک تحصیل دانشآموزان
*متین زارعی
در همدان که بیش از چند آموزشگاه مطلوب زیر نظر آموزشوپرورش وجود ندارد تا دانشآموزان با خیالی آسوده تحصیل کنند و همه امکانات آموزشی به مدارس تیز هوشان، نمونه دولتی و غیرانتفاعی ختم میشوند که آنهم مخصوص قشر خاصی از جامعه است، آمدهایم با همدیگر یک درد بزرگ آموزشی اجتماعی را بررسی کنیم. آن درد بزرگ عامل ترک تحصیل است. ببینیم چرا این پدیده در کشور ما آمار چشمگیری دارد و هر روزه آمار آن رو به افزایش است. در حالی که روشهای آموزشی تمامی کشورهای توسعهیافته جهان با ایران متفاوت و نتیجه آن اشتیاق روز افزون دانش آموزن به تحصیل بیشتر است، اما ما همچنان به روشهای قدیمی ادامه میدهیم. حال ببینیم چه عاملی باعث شده که نظام آموشی افول کند بهویژه نسل دهه هشتادیها که بالاترین آمار ترک تحصیل را داشتهاند. دلیلش را از زبان خود دانشآموزان بشنویم:
بیپولی
رضا پسری که متولد سال ۱۳۸۲ است، بیپولی را دلیل ترک تحصیلش میداند و میگوید: من در خانوادهای متولد شدهام که وضع اقتصادی مناسبی نداشته و همیشه پدر و مادرم سر این موضوع اختلاف داشتند. من هم تا سال دهم در رشته تجربی تحصیل میکردم. وضیعت تحصیلی مطلوبی هم داشتم، اما به دلیل مشکلات مالی به این نتیجه رسیدم که درسم را رها کنم تا شرایط مناسب برای خواهر کوچکتر از خودم بهوجود بیاورم که او درسش را ادامه دهد. پدر و مادرم هم آرامش بیشتری داشته باشند از ترک تحصیلم هم راضی هستم.
نداشتن علاقه
مسعود پسری ٢۴ ساله است که در کارگاه نجاری کار میکند. او میگوید: من تا مقطع سیکل آن هم به اجبار پدر و مادرم درس خواندهام. از درس خواندن متنفر بودم. از محیط کلاس فراری بودم و اشتیاق نداشتم و ازشرایط امروز هم خدارو شکر رضایت دارم.
علی آقا ٢٧ ساله است میگوید: یک روز امتحان داشتم و به مدرسه دیر رسیدم. مدیر مدرسه مرا جلوی کل معلمها و دانشآموزها تنبیه کرد. از آن روز به بعد دیگر اشتیاقی به مدرسه نداشتم و ترک تحصیل کردم.
موفقیت را در مدرسه ندیدم
احمد آقا ٢۶ سال دارد و بلاگر است، میگوید: موفقیت را در مدرسه ندیدم، موفقیت من درکارهای است که خودم بر عهده میگیرم. در حوزه نرم افزار و مدیریت شبکه نیز همین مسیر را انتخاب و دنبال کردم و خداروشکر از فعالیت و شغل امروزم رضایت دارم.
نداشتن پارتی و رانت
علیرضا پسری ١٩ ساله و طراح گرافیست است. او درباره ترک تحصیل دانشآموزان میگوید: به اطرافیانم که دقت کردم، متوجه شدم تمام کسانی که جایگاه شغلی مطلوب دارند با رانت است. بنابراین با خود گفتم که من هیچ رانت و پارتی و رابطهای ندارم و تصمیم به ترک تحصیل گرفتم.
سردرگمی
آرمان پسری خوب و با شخصیت است. او نیز با اشاره به موضوع ترک تحصیل میگوید: من تا یازدهم رشته انسانی درس خواندهام یک روز به این نتیجه رسیدم که درس خواندن نتیجهای ندارد و به کارم نمیآید. این موضوع با هدفم همراه نیست به این نتیجه رسیدم که ترک تحصیل کنم و آموزشگاه خصوصی رفتم و نرم افزار یاد گرفتم و آموزش هکری را یاد گرفتهام. حالا از این طریق روزگار میگذرانم.
پس از اینکه با دانشآموزان ترک تحصیل کرده گفتوگو کردم به این نتیجه رسیدم که سراغ عوامل آموزشی هم بروم. بنابراین در ادامه نظر عوامل مدرسه پرسیدم. ابتدا به سراغ معاون اجرایی یک دبیرستان میروم و نظرش را درباره ترک تحصیل دانش آموزان جویا میشوم. او در پاسخ به سوال من میگوید: ترک تحصیلهایی تاکنون اتفاق افتاده به سه عامل بستگی دارد؛ اولین عامل این است که دانشآموزان هدف مشخصی ندارند، دومین عامل نبود استقلال مالی دانشآموزان است. با توجه به تورمی که امروزه در جامعه حاکم است نیازهای مالی دانشآموزها از طرف خانوادهها تأمین نمیشود. به این دلیل ترک تحصیل میکنند و دنبال کار میروند. سومین دلیل که خیلی تاثیرگذار است استفاده از فضای مجازی است. آنها از این طریق جذب تبلیغات کذب میشوند؛ مانند با بازار مالی دیجیتال یک شبه میلیاردر شدن که بسیاری از دانشآموزان را جذب کردهاند.
همچنین او در پاسخ به این سوال که آیا جایگزینی برای مدرسه وجود دارد، میگوید: مراکز فنی و حرفهای بهترین جایگزین هستند علاقمندان بعد از گرفتن مدرک و گواهینامه میتوانند در رشته مورد علاقه خود مشغول به کار شوند.
این معاون دبیرستان در پاسخ به این سوال که علت نداشتن استعداد دانشآموزان چیست، میگوید: ناکارآمد بودن نظام آموزشی یکی از دلایل است. نکته دیگر استعداد سنجی غلط نظام آموزشوپرورش و نبود مشاوره در دوره متوسطه است که جای خالی مشاور در بیشتر مدرسه مشهود است.
به سراغ یک دبیر در همان مدرسه میروم. او به دیگر مشکلات نظام اموزشی شاره کرده، آقای کریمی میگوید: تضاد ارزشها بزرگترین عامل ترک تحصیلهای ماست. امروزه دیگر نظام آموزشی در بین مردم ارزش چندانی ندارد و بسیار طبیعی است که با وجود یوتیوب و اینستاگرام شاهد چنین پدیدهای باشیم و با ترک تحصیل انبوه در نظام آموزشوپرورش مواجه شویم.
پس از آن از دبیرستان خارج شده و به سراغ یکی دیگر از معلمان میروم. آقای طلایی معلم جامعهشناسی است او از نبود پیشرفت در نظام آموزشی میگوید: وقتی ما در نظام آموزشی نتیجه درستی نداشته باشیم باهمین پدیده هولناک که نظام آموزشی ناکارآمد شده مواجه میشویم.
سراغ آقای سلگی میروم او معلم رشته علوم تجربی است و از نبود امکانات میگوید و ادامه میدهد: دانشآموزی که میخواهد تحصیل کند باید امکانات کافی داشته باشد تا با خیالی آسوده به تحصیل خود ادامه دهد.
معلم فنی و حرفهای و کاردانش یک مدرسه نیز میگوید: من اگر بخواهم مجددا تحصیل کنم به هیچ عنوان مدارس را انتخاب نمیکنم و در مراکز فنی و حرفهای تحصیل میکنم؛ به دلیل اینکه هم منافع مالی و اجتماعی تأمین است و در جامعه کارآمدتر خواهم بود.
مدیر همان مدرسه نیز از نبود اطمینان از آینده شغلی میگوید. او ادامه میدهد: سالهایی که دانشآموزان در مدارس تحصیل کردهاند و از طریق تحصیل موفق شدهاند تعداد اندکی را شامل میشوند. این برای بی انگیزگی یک جامعه کافیست، اگر میدانستم در این چنین شرایطی قرار است تدریس کنم از همان دوران تدریس این کار را میبوسیدم کنار میگذاشتم.
یک معلم روانشناسی در این باره میگوید: اختلالات روانی بیشتر بچه بهخاطره این است که شرایط مناسب روانی ندارند. باید تیمی تشکیل شود تا مشکلات روانی آنان را حل کنند. برخی به دلیل همین اختلالات ترک تحصیل میکنند. من با بررسی کلاسهای خود متوجه شدم بیشتر کسانی که رشته تجربی را انتخاب میکنند به هیچ عنوان مناسب نیستند.
با صحبتهایی که با دانشآموزان و معلمان دراین گزارش داشتم به این نتیجه میرسم که اکثر عوامل مربوط به مسئولان ارگان آموزشوپرورش است.