مقام و دستگاه در موسیقی ایران
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
موسیقی ایرانی که امروزه از آن به عنوان «موسیقی دستگاهی » – ردیف – نام برده میشود، مجموعه بههم پیوسته از نغماتی است که به شکل گوشههای موسیقایی در قالب هفت دستگاه موسیقی ایرانی به نامهای شور، سهگاه، چهارگاه، همایون، ماهور، راستپنجگاه و نوا به اضافه پنج آواز (که کوچکتر از دستگاه هستند)، با نامهای ابوعطا، بیات ترک، دشتی، افشاری و اصفهان، گردآوری و تدوین شده و این مجموعه بینظیر در طول هزاران سال فعالیت هنرمندان و اندیشمندان موسیقی به تدریج شکل و به تکامل رسیده است.
اگرچه از چگونگی و روند شکلگیری این مجموعه به علت نبودن امکانات ثبت اصوات آن، منبع و مأخذی وجود ندارد، اما با مطالعه و پژوهش آثار نظری و رسالههای باقی مانده در تاریخ که بهوسیله موسیقیدانان و اندیشمندان در ادوار تاریخی مختلف نوشته و یا تألیف شده، بهخوبی دیده می شود که موسیقی ایرانی دارای ساختار منحصر بفردی است که میتوان به کمک این آثار به بسیاری از راز و رمزهایی درونی آن دست یافت. موسیقی ایرانی به مانند همه هنرها دیگر، متأثر از فرهنگهای اقوام مختلف ایران، بر اساس نیازهای درونی انسانها و همچنین بهرهبردن از امکانات فنی برای بهتر ساختهشدن صدای سازها، همواره در حال پویایی و تکامل بوده و در نهایت امروز به جایی رسیده که این مجموعه کمنظیر در سازمان فرهنگی یونسکو به ثبت جهانی رسیده و متعلق به همه جهان است.
هفت دستگاه و پنج آواز موسیقی ایرانی در دوره تاریخی قاجاریه، جایگزین مقامهای پیشین موسیقی ایرانی شد. (مقام یک نوع چیدمان و طبقهبندی موسیقی در بسیاری از کشورها بوده و همچنان کاربرد دارد که در این یادداشت منظور از مقام آن طبقه بندی خاص کشور ما از این مقوله است)، اما این بدان معنا نیست که ساختار این موسیقی تغییر ماهوی کرده است. به عبارتی میتوان گفت موسیقی دستگاهی یا ردیف همان مقامهای گذشته موسیقی است که با چیدمان و طبقهبندی با ترکیب چند مقام در یک سیستم جامع و منطقیتر، شکل گرفته است. مقام که قبل از موسیقی دستگاهی اساس و پایه موسیقی ایرانی بود از شکلگیری مجموع نغماتی بود که براساس فواصل مشخصی چون طنینی (پرده امروزی)، بقیه (نیمپرده امروزی) و مجنب (ربع پرده امروزی) شکل میگرفته است. مقامهایی مانند عشاق، نوا، بوسلیک، راست، عراق، اصفهان، زیرافکند، بزرگ، زنگوله، رهاوی، حسین و حجازی از جمله مقامهای متداوالی بود که هر کدام دارای فواصل متفاوت بوده است که از میان این دوازده مقام اصلی تنها شش مقام عشاق، نوا، بوسلیک، راست، حسینی و حجازی» (استاد مجید کیانی) در موسیقی دستگاهی یا ردیف حفظ شده است. به عنوان مثال: دستگاه نوا از دو مقام جان فزا و نوا شکل گرفته و دستگاه شور از دو مقام حسینی و جان فزا.
عدهای شکلگیری موسیقی ایرانی براساس دستگاهی را در جهت تسهیل آموزش موسیقی و عدهای دیگر آن را ایجاد یک سیستم مدرن و متمرکز و تعریف شده که همه هنرجویان موسیقی بتوانند در ابتدا یک موسیقی منسجم را فراگیرند، میدانند. به هر صورت باید توجه داشت که شکلگیری موسیقی دستگاهی در قالب ردیف، یک نیاز تاریخی بوده و توجه به چیدمان و زمانبندی گوشهها، اجرای تزئین ها، رعایت وزن و تحریرها از مهمترین مواردی است که در یک ردیف باید بدان پرداخته شود.
امروزه ردیفهای مختلفی در کشور مرسوم است، اما به نظر میرسد «ردیف میرزا عبدالله » که به روایت استاد «نورعلی خان برومند» با ساز تار اجرا شده است، یکی از مهمترین مرجعهای موسیقی دستگاهی ما برای فراگیری این موسیقی است.