لطفا در نوروز درس را فراموش کنید
*نصرالله پزشکی
*فعال حقوق کودکان
تجارب هیجانی مثبت و ارتباطات انسانی و همدلی با یکدیگر، ارکان اساسی شکلگیری و رشد و تکامل سالم روانی انسانها به ویژه در دوران کودکی هستند. روانشناسان کودک معتقدند، برخلاف نظریه غالب در قرن گدشته که رشد شناختی را محور رشد و تکامل کودکان می دانست، رشد سالم هیجانی زیربنای اصلی آن است. چنانکه در شمارههای قبل گفتیم، عصر مدرن را دوران «فقر ارتباطات و همدلی» نامیدهاند. فقدان عمیق ارتباط با دیگران، که همه ما برای زندهماندن و خوببودن به آن نیاز داریم، منشا بسیاری از مشکلات روانی به ویژه در کودکان و نوجوانان است. جامعه مدرن، با فناوریها، ارزشهای ضعیف، وسواس مالی، ساختارهای اجتماعی شکسته و تأکید بر خودمحوری، مشکل بزرگ و عظیمی را برای توانایی افراد در ارتباط با یکدیگر ایجاد کرده است. این مشکل بعد از گسترش شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی و نفوذ آنها به جمعهای خانوادگی و دوستانه چندین برابر شده است. این فقر رابطهای، توانایی ما را برای همدردی و همدلی با یکدیگر از بین میبرد و ما را از یکدیگر دورتر میکند.
شادیها و مراسم گروهی که در تمام فرهنگهای انسانی از دیرباز به اشکال گوناگون دیده میشوند، نقش بسیار مهمی در زمینه رشد هیجانی و روابط همدلانه کودکان دارند. در میان جشنها و آئینهای بیشماری که در سرتاسر جهان وجود دارد، نوروز از نظر صاحبنظران این حوزه، بیشک جایگاه ویژهای دارد. روزهای آخر زمستان را کودکان با رویای شادیهای عید میگذرانند. شادی ناشی از خرید لباس و کفش نو، گرفتن عیدی، دید و بازدیدهای گروهی و مهمتر از همه، دو هفته رهایی از محیط ملال آور و حرفهای تکراری مدرسه و روزهایی یکسره بازی و بازی و بازی، یقینا از ماندگارترین خاطرات مثبت هیجانی دوران کودکی همه ماست.
تأکید خاص آئینهای نوروزی بر روابط گسترده خانوادگی و دوستانه و حل مشکلات در این روابط و نگاه ویژه به کودکان و سالمندان و افراد آسیبپذیر، نقش بسیار مهمی در شکلگیری همدلی در کودکان دارند.
اما آنچه این همه اثرات مثبت و شادی آفرین را میتواند به تجربهای تلخ و مخرب تبدیل کند، تکالیف درسی و فشارهای نامناسب والدین در این رابطه است. سالهاست که مدارس از دادن تکالیف سنگین در این ایام منع شدهاند، اما در عمل به بهانههای گوناگون انواع مدارس صد در صد انتفاعی و موسسات ضدآموزشی با برگزاری آزمونهای جورواجور در رقابتی مسخره این فرصت بینظیر کودکان را به دوران تلخی از اضطراب و تشویش پیوسته تبدیل میکنند. آنچه وضعیت را بدتر میکند، مشارکت والدین هم در رقابت و هم در انتقال اضطراب بیشتر به کودکان و نوجوانان است.
علاوه بر اینها آنچه نوروز امسال را برای کودکان فرصتی ویژه میکند پیامدهای همهگیری دو سال گذشته است. بسیاری از کودکان در این مدت از حداقل ارتباط اجتماعی با همکلاسیها و معلمان خود محروم بودهاند. ملاقاتهای خانوادگی محدود و همراه با تشویش و نگرانی و جشنها و مراسم هم در صورت برگزاری، معمولا با گسترش بیماری در خانواده با پیامدهای جسمی و روانی منفی برای کودکان همراه بودهاند.
فقط حذف کامل و بدون قید و شرط تکالیف درسی در ایام نوروز و انواع آزمونهای مجازی و حضوری تا پانزده روز بعد از تعطیلات میتواند فرصتی تکرارنشدنی برای بازسازی هیجانی و روابط به کودکان و نوجوانان بدهد. خانوادهها هم باید شرایط برگزاری مراسم به ویژه روابط گروهی شادی آفرین را در محیطهای باز، با انجام کامل واکسیناسیون و رعایت شیوهنامههای بهداشتی، فراهم کنند. باشد تا نوروز ۱۴۰۱ دری باشد به روزهای بهتر برای کودکان و نوجوانان.