*داود احمدی
*دانشجوی دکترای معماری
در مورد صنعت ساختمان یادداشتهایی از صاحبنظران در نشریات مختلف به چاپ رسیده است، اما در این نوشتار سعی بر آن است که از دیدی دیگر به این معضل مهم در ایران و کهن شهر همدان پرداخته شود. به طور کلی در بررسی هر پدیدهایی لازم است آن را به اجزای کوچکتر تجزیه کنیم و سپس به بررسی هر بخش آن بپردازیم. بنابراین در این نوشتار نیز پس از تجزیه این عناصر، چالشهای صنعت ساختمان را در پنج بخش اصلی مورد واکاوی قرار میدهیم.
صنعت ساختمان در ایران چند چالش تقریبا هم رده دارد که ارتباطی نزدیک و فوریت و ضرورت یکسانی دارند که باید با هم حل وفصل شوند. چالش نخست صنعت ساختمان طول عمر مفید کوتاه ساختمانها هستند چراکه بنا به اعلام مرکز آمار ایران، سالانه تقریبا ۲۶۰ میلیون مترمربع ساختمان در کشور ساخته میشود که ۱۶۰ میلیون متر مربع از این ساخت و سازها مربوط به واحدهای مسکونی هستند. اگر برای ۱۶۰ میلیون مترمربع مجوز ساخت واحد مسکونی صادر شده معادل قیمت هر متر مربع ده میلیون تومان در نظر گرفته شود، ۱.۶۰۰ هزار میلیارد تومان میشود، آن هم برای ساختمانهایی که با دیدی خوشبینانه ۳۰ سال عمر مفید دارند. البته رقمهایی که برای عمر مفید ساختمان عنوان میشود، متفاوت است و از ۲۵ تا ۳۰ سال یا کمی بیشتر را شامل میشود. حال اگر عمر مفید را ۳۰ سال در نظر بگیریم یعنی حدود ۵۳ هزار میلیارد تومان سالانه استهلاک این سرمایهاست که از بین میرود. بنابراین اگر یک سال عمر مفید ساختمانها را افزایش دهیم، ۵۳ هزار میلیارد تومان پول صرفه جویی کردهایم با این صرفهجویی اگر هزینه ساخت ساختمان را متری ۴ میلیون تومان در نظر بگیریم به معنی این است که تقریبا ۱۳ میلیون مترمربع میتوان اضافهتر ساخت. به بیان دیگر با تامین زمین از سوی دولت تقریبا ۱۳ میلیون متر مربع مسکن رایگان تولید خواهد شد بنابراین اگر فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد از هزینههای ساختمان را هنگام ساخت افزایش دهیم، عمر ۱۰۰ ساله ساختمان را تامین میکند که شوربختانه هنوز فرهنگ این ساخت و ساز در کشور گسترش نیافته است. (لازم به ذکر است این رقم برای شهر همدان ۷۱۳ هزار متر مربع زیر بنا برای سال ۱۳۹۷ بوده است) چالش دوم موجود در صنعت ساختمان، بحث تأمین سرمایهاست: صنعت ساختمان در ایران، خصوصی ترین صنعت کشور است در حالی که در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی کشورهای پیش رفته، اتفاقا صنعت ساختمان دولتی ترین صنعت محسوب میشود. قانون اساسی به دولت و حکومت برای تأمین مسکن مردم تکلیف کرده که بخشی از این تکلیف نیز تأمین مالی است. بنابراین در تأمین مالی نباید روی یک روش تمرکز کنیم، باید به سبدی از روشهای تأمین مالی فکر کنیم که در آن هم تسهیلات باشد و هم صندوقهای زمین و مسکن، قراردادهای مشارکتی که مردم منعقد میکنند و در تأمین مالی سهم دارند و سایر روشها. دولت باید به فکر ترکیبی از روشهای تأمین مالی باشد تا هرگاه متقاضی مراجعه کرد با انواع گزینههای تأمین مالی مواجه شود. چالش سوم صنعت ساختمان تداومنداشتن زنجیره ساخت و تأمین مسکن و ساختمان است. در این سیستم با صنعتی مواجه هستیم که کسی مسئولیت نمیپذیرد، سودجویی در آن مثل همه فعالیتهای اقتصادی حاکم است، مکانیزمهای درستی در آن به وجود نیامده و در نتیجه کیفیت ساخت ساختمان تحت تأثیر قرارگرفته و اکنون شاهد افت کیفیت هستیم. اکنون تولیدکننده مصالح، شهرداری، نظام مهندسی و سازنده هرکدام ساز خودشان را میزنند. در نهایت هم آن ساختمان به خریدار و بهرهبردار میرسد، اما بخش بهرهبرداری هم به حال خود رهاشده و کسی متولی و مسئول بهرهبرداری از ساختمانی که قرار است ۳۰ سال مورد استفاده قرار گیرد، نیست. شاید دلیل راهاندازی نکردن بخش «بهرهبرداری حرفهای از ساختمان» در کشور را، همان دلایلی عنوان کنیم که به موجب آنها هنوز به شناسنامه فنی و ملکی و نیز بیمه تضمین کیفیت، بهرغم تصریح در قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان، عمل نشدهاست. چراکه اکنون خریدار خانهای را میخرد که نه میداند سازهاش چیست، نه مشخصات آن را میداند و نه اینکه چگونه باید نگهداری شود. آخرین حلقه زنجیره تأمین ساختمان و مسکن نیز بازیافت مصالح ساختمانی است که میتوان مصالح را بازیافت و استفاده مجدد کرد که در کشور ما و از جمله همدان این کار هم مورد غفلت قرار گرفته است. تولید نخاله ساختمانی در همدان به مراتب خیلی بیشتر از تولید زباله است و مسئولان بارها خبر از تکیمل ظرفیت سایت نخاله ساختمانی این شهر را دادهاند. چالش بعدی صنعت ساختمان این است که طبق آمار برآورد شده سالانه معادل ۱۲۴ میلیون بشکه نفت خام در کشور مصرف انرژی در بخش مسکونی میشود که البته تلفات این بخش نیز خیلی زیاد است. با احتساب قیمت هر بشکه نفت خام حدود ۶۵ دلار، رقم ۱۲۴ میلیون بشکه نفت خام مصرف سالانه انرژی در کشور برابر ۱.۶۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری سالیانه بخش مسکن است که لازم است توجه ویژه دستاندرکاران این صعنت را به خود جلب کند. در نهایت چالش پنجم صنعت ساختمان کشور چالش محیط زیست است: این چالش را نباید دست کم گرفت چراکه به اندازه هرکدام از بقیه مشکلات وزن دارد. باید تاکید کنیم که شوربختانه «صنعت ساختمان ما به شدت در حال آسیب زدن به محیط زیست است» ما در این صنعت منابع را به بدترین نحو ممکن مصرف میکنیم. جالب است بدانید برای گرفتن گواهینامه لید (LEED) در کشورهای پیشرفته، ساختمان باید محل ذخیره آب باران داشته باشد تا مثلا آب برای آبیاری باغچه و یا آب فلاش تانک سرویس بهداشتی را تأمین کند، امری که حتی در همین همدان هم امکان پذیر است اما الآن آبهای سطحی فقط باعث سیلاب میشوند. در این میان لازم است به تخلیه نخالههای ساختمانی در بستر طبیعت و رودخانهها نیز اشاره شود.