قرقی شاپر بریده

*احسان فکا *نویسنده ایستاده بود وسط میدان‌، همدان میدان زیاد داشت اما میدان میدان بود. وسط شهر که شش پسرش روبرویش ایستاده بودند. بوعلی، تختی، باباطاهر،…

روزگار گوژپشت

*قاسم امیری *شاعر یار و غار من، رفیق گرمابه و گلستان من، هجرت کرد. در نبردی نابرابر با گوژپشت روزگار، دن کیشوت ما بر خاک افتاد. می‌گویم دن کیشوت و جای هیچ طنز و…

ساده پَر کشید

*فواد رضاپور از زمانی که کوروش را می‌شناسم کتاب را می‌شناسم. اهل خواندن بود بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر. به جرات می‌توان گفت مهم‌ترین فعالیت زندگی اش در تمام عمرش…

نامجای «کرفس»

*زنده‌یاد کوروش رضاپور «کرفس / Karas » که در گویش مردمان ترک‌زبان منطقه، «Karavus » تلفظ می‌شود، اکنون شهر کوچکی است در شمال استان همدان که در تقسیمات کشوری…

سوگنامه

*هوشنگ جمشیدآبادی *نویسنده و شاعر ماند خاموش، آن چراغی که بسوخت وندرین مدت پر دغدغه و رنج پرتو افکند کم‌وبیش در شب سرد زمستان پریش حیف از آن پرتو…