مرور برچسب

داستانک

گیس گلابتون

*مینا احمدی پارسا غم زده ایستاده بود به شانه‌زدن موهای مجعد و پر پیچ و تاب گیسو، اسمش را خودش گذاشته بود . از وقتی جنین توی شکم چرخیده بود و توده سیاه و سفیدی…

توت فرنگی گلخانه‌ای

*احسان فکا *نویسنده گفت یه کم از توت‌فرنگی‌ها رو نگهدار می‌خوام مربا درست کنم بعد گفت بخور همه‌شو مادر جان می‌گم دیهیمی دوباره بگیره. دیهیمی کجا…

زیر آوارهای کودکی‌ام

*مهسا یعقوبی زمان برای من از حرکت ایستاده بود. نه شوقی به زندگی داشتم، نه ترسی از مرگ... محکم او را در آغوش خود نگه داشته بودم. نکند باز از ترس به خود بلرزد.…

دایره زنگی

*مینا احمدی پارسا آفتاب مستقیم تو فرق سرم بود. نشستم روی جدول کنار خیابان نزدیک درخت و جلوتر بابا را می‌دیدم که با دستمال مشکی قرمزش عرق پیشانی می‌گیرد و گاهی…

خوابِ بنفش

*احسان فکا *نویسنده شام آبگوشت است. این را نیم ساعتی است می‌دانم. به کسی اما نمی‌گویم. کلاس‌های دبیرستان ابن‌سینا شیبی ملایم به جنوب دارد، بیرونش دو بلدوزر…

فیلم‌های وی ‌اچ اس

*احسان فکا *نویسنده فیلم‌های وی ‌اچ اس را با خودش برد، با دستگاه کوچک نوار برگردان با مارک جانسون. خانه‌ جدید را دوست داشت، خانه‌ یک پنجره‌ اضافه داشت، یک…

صفدر بی‌بی‌گل

*احسان فکا *نویسنده اسمش رنگ داده بود رو سجل قدیمی و همون‌طور محو مونده بود، اسم بابای خدابیامرزش نه، ماشالله. صفدر دلون صداش می‌کردن، از کف پا تا سقف…

قند تلخ

*احسان فکا *نویسنده می‌شکست با صدای کریستالی‌اش روی برنج هاون که زیر و رو شده، نشسته بود روی چادر نماز گلدار دونه دونه با دست‌های پیر اما زنده‌اش حبه‌ها…